کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایوان کی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ایوان دوم
لغتنامه دهخدا
ایوان دوم . [ ای ن ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) (1353 - 1359 م .) پسر ایوان اول ، امیر بزرگ مسکو بود. (فرهنگ فارسی معین ).
-
ایوان سوم
لغتنامه دهخدا
ایوان سوم . [ ای ن ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) (1462 - 1505 م .) گراندوک مسکو و ملقب به «نیک ». وی سلطه ٔ تاتاررا از میان برد. (فرهنگ فارسی معین ). ایوان سوم یا ایوان کبیر نهمین دوک مسکو بود. وی نووگورود را مطیعساخت و ویاتکا، تور، یارو سلاول و راستوف را تحت ...
-
ایوان ششم
لغتنامه دهخدا
ایوان ششم . [ ای ن ِ ش ِ ش ُ ] (اِخ ) از تزاران روسیه است . وی در سال 1740 م . به تخت جلوس کردو در سال 1764 م . توسط الیزابت خلع گردید و سپس تبعید شد و در زمان کاترین دوم مسموم و مقتول گردید (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به دائرةالمعارف فارسی شود.
-
ایوان کرخه
لغتنامه دهخدا
ایوان کرخه . [ اَی ْ ن ِ ک َ خ َ ] (اِخ ) خرابه های شهر عهد ساسانیان در خوزستان . بقایای ابنیه و استحکامات نظامی مفصل عهد شاپور دوم ساسانی . در کرانه ٔ راست رود کرخه بمسافت تقریبی 26 کیلومتری شمال غربی شوش . در سال 1328 هَ . ش . هیئت علمی فرانسوی مخت...
-
ایوان کسری
لغتنامه دهخدا
ایوان کسری . [ اَی ْ ن ِ ک ِ را ] (اِخ ) مشهورترین بنایی که پادشاهان ساسانی ساخته اند. قصری است که ایرانیان آنرا طاق کسری یا ایوان کسری گویند. هنوز ویرانه ٔ آن در محله ٔ «اسپانبر» در مداین موجب حیرت سیاحان است . ساختمان این بنا را بخسرو اول نسبت میده...
-
ایوان ماه
لغتنامه دهخدا
ایوان ماه . [ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آسمان دنیا. (آنندراج ).
-
ایوان مخوف
لغتنامه دهخدا
ایوان مخوف . [ ای ن ِ م َ ] (اِخ ) رجوع به ایوان چهارم و به دایرةالمعارف فارسی شود.
-
ایوان مداین
لغتنامه دهخدا
ایوان مداین . [ اَی ْ ن ِ م َ ی ِ ] (اِخ ) ایوان کسری : در ایوانی که تو خواهی ترا باغ ارم سازدچو ایوان مداین مرترا ایوان و خم سازد. فرخی .هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان ایوان مداین را آئینه ٔ عبرت دان . خاقانی .رجوع به ایوان و ایوان کسری شود.
-
مهتابی (ایوان)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: eyvun / târomi طاری: eyvun طامه ای: pišmahtâbi طرقی: ayvun کشه ای: eyvun نطنزی: bâhârxow/ bâlâkun
-
سه ایوان دماغ
فرهنگ فارسی معین
(س . اِ نِ دِ) (اِمر.) محل فکر، محل خیال و محل حفظ ؛ سه غرفة دماغ ، سه غرفة مغز.
-
سه ایوان دماغ
لغتنامه دهخدا
سه ایوان دماغ . [ س ِ اِ ن ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از محل فکر، محل خیال و محل حفظ باشد. (برهان ) (آنندراج ).
-
reef terrace, reef-front terrace
ایوان آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] سطحی فرسایشیافته شبیه به طاقچه یا نیمکت که شیب دریاسو (seaward) دارد
-
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
دیکشنری فارسی به عربی
شرفة
-
جستوجو در متن
-
خاتون آباد
لغتنامه دهخدا
خاتون آباد.(اِخ ) نام محلی است واقع در راه طهران به ایوان کی میان دو راه پارچین و مامازند، در 28100 گزی طهران .
-
کیسب
لغتنامه دهخدا
کیسب . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است میان ری وخوار که دهی دیگر است . (منتهی الارب ). قریه ای میان ری و خوار ری . (از معجم البلدان ). شاید این قریه ، ایوان کی کنونی باشد. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).