کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایوان چهارم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ایوان کرخه
لغتنامه دهخدا
ایوان کرخه . [ اَی ْ ن ِ ک َ خ َ ] (اِخ ) خرابه های شهر عهد ساسانیان در خوزستان . بقایای ابنیه و استحکامات نظامی مفصل عهد شاپور دوم ساسانی . در کرانه ٔ راست رود کرخه بمسافت تقریبی 26 کیلومتری شمال غربی شوش . در سال 1328 هَ . ش . هیئت علمی فرانسوی مخت...
-
ایوان کسری
لغتنامه دهخدا
ایوان کسری . [ اَی ْ ن ِ ک ِ را ] (اِخ ) مشهورترین بنایی که پادشاهان ساسانی ساخته اند. قصری است که ایرانیان آنرا طاق کسری یا ایوان کسری گویند. هنوز ویرانه ٔ آن در محله ٔ «اسپانبر» در مداین موجب حیرت سیاحان است . ساختمان این بنا را بخسرو اول نسبت میده...
-
ایوان ماه
لغتنامه دهخدا
ایوان ماه . [ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آسمان دنیا. (آنندراج ).
-
ایوان مداین
لغتنامه دهخدا
ایوان مداین . [ اَی ْ ن ِ م َ ی ِ ] (اِخ ) ایوان کسری : در ایوانی که تو خواهی ترا باغ ارم سازدچو ایوان مداین مرترا ایوان و خم سازد. فرخی .هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان ایوان مداین را آئینه ٔ عبرت دان . خاقانی .رجوع به ایوان و ایوان کسری شود.
-
ایوان کی
لغتنامه دهخدا
ایوان کی . [ اَی ْ ن ِ ک َ ] (اِخ ) رودیست که در ناحیه ٔ خوار تهران جاری است . سرچشمه ٔ آن زرین کوه مشرق دماوند است و از آینه ورزان و شرق سیاه کوه گذشته بایوان کی میرسد. (جغرافیای طبیعی کیهان ).
-
ایوان کی
لغتنامه دهخدا
ایوان کی . [ اَی ْ ن ِ ک َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش ایوانکی . تابع شهرستان دماوند و 3000 تن سکنه دارد. (فرهنگ فارسی معین ). ایوان کیف .
-
ایوان کیف
لغتنامه دهخدا
ایوان کیف . [ اَی ْ ن ِ ک َ ] (اِخ ) رجوع به ایوان کی و نزهةالقلوب ج 3 ص 53 شود.
-
مهتابی (ایوان)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: eyvun / târomi طاری: eyvun طامه ای: pišmahtâbi طرقی: ayvun کشه ای: eyvun نطنزی: bâhârxow/ bâlâkun
-
ایوان کی
لهجه و گویش تهرانی
محل کاشت خربزه شرق تهران
-
سه ایوان دماغ
فرهنگ فارسی معین
(س . اِ نِ دِ) (اِمر.) محل فکر، محل خیال و محل حفظ ؛ سه غرفة دماغ ، سه غرفة مغز.
-
سه ایوان دماغ
لغتنامه دهخدا
سه ایوان دماغ . [ س ِ اِ ن ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از محل فکر، محل خیال و محل حفظ باشد. (برهان ) (آنندراج ).
-
reef terrace, reef-front terrace
ایوان آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] سطحی فرسایشیافته شبیه به طاقچه یا نیمکت که شیب دریاسو (seaward) دارد
-
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
دیکشنری فارسی به عربی
شرفة
-
جستوجو در متن
-
استرلیتزن
لغتنامه دهخدا
استرلیتزن . [ اِ رِ زِ ] (اِخ ) (در زبان روسی شکارچی و تیراندازرا گویند) نام (هیأت ) نظامی مرکب از 40000 تن پیاده در روسیه که در تاریخ 1545 م . از طرف ایوان چهارم تشکیل شد و در حکم گارد و اردوی مخصوص تزار بود. این گروه خدمات بزرگی به روسیه انجام داد...
-
دمیتری
لغتنامه دهخدا
دمیتری . [ دِ ] (اِخ ) دمتریوس (1582 - 1591 م .). پسر ایوان چهارم (ایوان مخوف ، تزار روسیه ). در سال 1584 برادرش فیودور اول به جانشینی ایوان نشست ، ولی عملاً فرمانروایی روسیه در دست ب . گادونوف بود. دمیتری در 1591 (احتمالاً به امر گادونوف ) بقتل رسید...