کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایوان مداین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ایوان ششم
لغتنامه دهخدا
ایوان ششم . [ ای ن ِ ش ِ ش ُ ] (اِخ ) از تزاران روسیه است . وی در سال 1740 م . به تخت جلوس کردو در سال 1764 م . توسط الیزابت خلع گردید و سپس تبعید شد و در زمان کاترین دوم مسموم و مقتول گردید (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به دائرةالمعارف فارسی شود.
-
ایوان کرخه
لغتنامه دهخدا
ایوان کرخه . [ اَی ْ ن ِ ک َ خ َ ] (اِخ ) خرابه های شهر عهد ساسانیان در خوزستان . بقایای ابنیه و استحکامات نظامی مفصل عهد شاپور دوم ساسانی . در کرانه ٔ راست رود کرخه بمسافت تقریبی 26 کیلومتری شمال غربی شوش . در سال 1328 هَ . ش . هیئت علمی فرانسوی مخت...
-
ایوان ماه
لغتنامه دهخدا
ایوان ماه . [ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آسمان دنیا. (آنندراج ).
-
ایوان مخوف
لغتنامه دهخدا
ایوان مخوف . [ ای ن ِ م َ ] (اِخ ) رجوع به ایوان چهارم و به دایرةالمعارف فارسی شود.
-
ایوان کی
لغتنامه دهخدا
ایوان کی . [ اَی ْ ن ِ ک َ ] (اِخ ) رودیست که در ناحیه ٔ خوار تهران جاری است . سرچشمه ٔ آن زرین کوه مشرق دماوند است و از آینه ورزان و شرق سیاه کوه گذشته بایوان کی میرسد. (جغرافیای طبیعی کیهان ).
-
ایوان کی
لغتنامه دهخدا
ایوان کی . [ اَی ْ ن ِ ک َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش ایوانکی . تابع شهرستان دماوند و 3000 تن سکنه دارد. (فرهنگ فارسی معین ). ایوان کیف .
-
ایوان کیف
لغتنامه دهخدا
ایوان کیف . [ اَی ْ ن ِ ک َ ] (اِخ ) رجوع به ایوان کی و نزهةالقلوب ج 3 ص 53 شود.
-
مهتابی (ایوان)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: eyvun / târomi طاری: eyvun طامه ای: pišmahtâbi طرقی: ayvun کشه ای: eyvun نطنزی: bâhârxow/ bâlâkun
-
ایوان کی
لهجه و گویش تهرانی
محل کاشت خربزه شرق تهران
-
سه ایوان دماغ
فرهنگ فارسی معین
(س . اِ نِ دِ) (اِمر.) محل فکر، محل خیال و محل حفظ ؛ سه غرفة دماغ ، سه غرفة مغز.
-
سه ایوان دماغ
لغتنامه دهخدا
سه ایوان دماغ . [ س ِ اِ ن ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از محل فکر، محل خیال و محل حفظ باشد. (برهان ) (آنندراج ).
-
reef terrace, reef-front terrace
ایوان آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] سطحی فرسایشیافته شبیه به طاقچه یا نیمکت که شیب دریاسو (seaward) دارد
-
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
دیکشنری فارسی به عربی
شرفة
-
جستوجو در متن
-
مداین
لغتنامه دهخدا
مداین . [ م َ ی ِ ] (اِخ ) شهرکی است برمشرق دجله و مقر خسروان بوده است و اندر وی یکی ایوانی است که ایوان کسری خوانند و گویند که هیچ ایوان از آن بلندتر نیست اندر جهان . و این شهرکی بزرگ بود و با آبادانی و آبادانی وی به بغداد بردند. (حدود العالم ). نام...
-
زال مداین
لغتنامه دهخدا
زال مداین . [ ل ِ م َ ی ِ ] (اِخ ) پیر زنی که خانه ٔ مجاور ایوان داشت و با همه ٔ ابرام انوشیروان نفروخت و انوشیروان به ستم از وی نستد و کجی و قناسیی در کاخ راه یافت . (برهان قاطع) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (شرفنامه ٔ منیری ) : نه زال مدائن کم از پیرز...