کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایوان اول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ایوان ماه
لغتنامه دهخدا
ایوان ماه . [ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آسمان دنیا. (آنندراج ).
-
ایوان مخوف
لغتنامه دهخدا
ایوان مخوف . [ ای ن ِ م َ ] (اِخ ) رجوع به ایوان چهارم و به دایرةالمعارف فارسی شود.
-
ایوان مداین
لغتنامه دهخدا
ایوان مداین . [ اَی ْ ن ِ م َ ی ِ ] (اِخ ) ایوان کسری : در ایوانی که تو خواهی ترا باغ ارم سازدچو ایوان مداین مرترا ایوان و خم سازد. فرخی .هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان ایوان مداین را آئینه ٔ عبرت دان . خاقانی .رجوع به ایوان و ایوان کسری شود.
-
ایوان کی
لغتنامه دهخدا
ایوان کی . [ اَی ْ ن ِ ک َ ] (اِخ ) رودیست که در ناحیه ٔ خوار تهران جاری است . سرچشمه ٔ آن زرین کوه مشرق دماوند است و از آینه ورزان و شرق سیاه کوه گذشته بایوان کی میرسد. (جغرافیای طبیعی کیهان ).
-
ایوان کی
لغتنامه دهخدا
ایوان کی . [ اَی ْ ن ِ ک َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش ایوانکی . تابع شهرستان دماوند و 3000 تن سکنه دارد. (فرهنگ فارسی معین ). ایوان کیف .
-
ایوان کیف
لغتنامه دهخدا
ایوان کیف . [ اَی ْ ن ِ ک َ ] (اِخ ) رجوع به ایوان کی و نزهةالقلوب ج 3 ص 53 شود.
-
مهتابی (ایوان)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: eyvun / târomi طاری: eyvun طامه ای: pišmahtâbi طرقی: ayvun کشه ای: eyvun نطنزی: bâhârxow/ bâlâkun
-
ایوان کی
لهجه و گویش تهرانی
محل کاشت خربزه شرق تهران
-
سه ایوان دماغ
فرهنگ فارسی معین
(س . اِ نِ دِ) (اِمر.) محل فکر، محل خیال و محل حفظ ؛ سه غرفة دماغ ، سه غرفة مغز.
-
سه ایوان دماغ
لغتنامه دهخدا
سه ایوان دماغ . [ س ِ اِ ن ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از محل فکر، محل خیال و محل حفظ باشد. (برهان ) (آنندراج ).
-
reef terrace, reef-front terrace
ایوان آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] سطحی فرسایشیافته شبیه به طاقچه یا نیمکت که شیب دریاسو (seaward) دارد
-
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
دیکشنری فارسی به عربی
شرفة
-
جستوجو در متن
-
پای بست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [قدیمی، مجاز] pāybast = پابست: ◻︎ اول اندیشه وآنگهی گفتار / پایبست آمدهست و پس دیوار (سعدی: ۵۶)، ◻︎ خواجه در بند نقش ایوان است / خانه از پایبست ویران است (سعدی: ۱۵۰).
-
دمیتریف
لغتنامه دهخدا
دمیتریف . [ دِ ی ِف ْ ] (اِخ ) ایوان ایوانویچ . از گویندگان نامدار روسیه بود. وی به سال 1760 م . بدنیا آمد و به سال 1837 م . درگذشت . او در اول به خدمت ارتش درآمد و بعدها به مقام دادستانی و نظارت عدلیه رسید. امثال و داستانهای منظوم و اشعاری دیگر از ا...
-
نخل مومین
لغتنامه دهخدا
نخل مومین . [ ن َ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نخل موم . نخلی که نخلبند سازد : بلی نخل خرمای مریم بخنددبر آن نخل مومین که علاّن نماید. خاقانی .گر به اول نستدندی اصل شیرینی ز موم نخل مومین در رطب شیرین تر از قند آمدی . خاقانی .نخل بستان و ترنج سر ایو...