کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اینجا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اینجا
معنی
(ق .) 1 - این مکان ، این محل . 2 - در این هنگام .
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
ایدون، اینمکان، اینموضع ≠ آنجا
دیکشنری
here, within
-
جستوجوی دقیق
-
اینجا
واژگان مترادف و متضاد
ایدون، اینمکان، اینموضع ≠ آنجا
-
اینجا
فرهنگ فارسی معین
(ق .) 1 - این مکان ، این محل . 2 - در این هنگام .
-
اینجا
لغتنامه دهخدا
اینجا. (اِ مرکب ، ق مرکب ) این مکان . این موضع. این محل . ایدر. هنا. هیهنا : من اینجا دیر ماندم خوار گشتم عزیز از ماندن دائم شود خوار. دقیقی .همان طوس و نوذر در آن بستهیدکجا پیش اسب من اینجا رسید. فردوسی .بماندم اینجا بیچاره راه گم کرده نه آب با من ی...
-
اینجا
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ende طاری: endö / end / en طامه ای: and(e) طرقی: endö کشه ای: endi نطنزی: ento(n) / end
-
اینجا
دیکشنری فارسی به عربی
حيث , هنا
-
واژههای مشابه
-
تا اینجا
دیکشنری فارسی به عربی
حتي الآن
-
در اینجا
دیکشنری فارسی به عربی
هنا
-
اینجا هوا همیشه آفتابی است.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ende havâ hamiša oxdovi-ya. طاری: endö hamiša havâ oxdövi-ya. طامه ای: and havâ hamay oxdovi-ya. طرقی: endö hamiša havâ oxdövi-ya. کشه ای: endi hamiša havâ oxdövi-ya. نطنزی: ento hamiša oftovi-ya.
-
دلم میخواهد که تو اینجا بمانی.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: delem ašgi to ende-de bemune. طاری: delem ašpeda endö bemune. طامه ای: delom peɹay to ande bomune. طرقی: delom ašpea (/ ašpiya) to endö bemâne. کشه ای: delem ašpiya šemâ endi bemâne. نطنزی: mon delom piyaš šomâ ento bamune.
-
جستوجو در متن
-
hither
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اینجا، به اینجا، اینطرفی
-
هَاهُنَا
فرهنگ واژگان قرآن
اينجا - در اينجا - همينجا
-
هنا
دیکشنری عربی به فارسی
اينجا , در اينجا , در اين موقع , اکنون , در اين باره , بدينسو , حاضر , در اين
-
hereof
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در اینجا، در این خصوص، از این، متعلق باین، از اینجا