کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایماق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ایماق
/'oymāq/
معنی
= اویماق
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایماق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] 'oymāq = اویماق
-
ایماق
فرهنگ فارسی معین
(اُ) [ تر. ] (اِ.) قبیله ، دودمان . ج . ایماقات .
-
ایماق
لغتنامه دهخدا
ایماق . [ اُ ] (ترکی مغولی ، اِ) تبار و قبیله . (غیاث اللغات ). تبار و قبیله . ج ، ایماقات . قبیله . طایفه . دودمان . ج ، ایماقات . (فرهنگ فارسی معین ) : کلید قفل جماع است زر ولی کو زر؟سراغش از چه بلد گیرم و کدام ایماق .ملافوقی یزدی (از آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
ایماقات
لغتنامه دهخدا
ایماقات . [ اُ] (ترکی -مغولی ، اِ) ج ِ ایماق . رجوع به ایماق شود.
-
مایل
لغتنامه دهخدا
مایل . [ ی ِ ] (اِخ ) قلیج خان بیک از ایماق کراملو طایفه ٔ شاملو و معاصر شاه عباس بود و از جانب او داروغگی ری را داشت و به جهت حسن سلوکش وی را شیخ الاسلام حکام گفته اند. او راست :نسیم صبح بر مجروح نیش است حریر جامه بر بیمار بار است گهر در چشم محنت دی...
-
باغلوجه
لغتنامه دهخدا
باغلوجه . [ ج َ / ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهار ایماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 30 هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 49 هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه واقع است . ناحیه ای است کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و 99 تن سکنه ، آب آنجا از چشم...