کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایل حصار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایل حصار
لغتنامه دهخدا
ایل حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. دارای 148 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، چغندر و بنشن است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
واژههای مشابه
-
آیل
لغتنامه دهخدا
آیل . [ ی ِ ] (ع ص ) آب ستبر چرکین . || شیر ستبر. || هر چیز ستبر از روغن و عسل و جز آن . ج ، اُیَّل . و آیل صورت فارسی ِ آئل است .
-
آیل
لغتنامه دهخدا
آیل .[ ی ِ ] (اِخ ) نام کوهی بناحیه ٔ نقره در طریق مکه .
-
ايل
دیکشنری عربی به فارسی
اهوي کوهي , گوزن شمالي
-
ایل بیت ایل
لغتنامه دهخدا
ایل بیت ایل . [ ب َ ] (اِخ ) (بمعنی خدای بیت ایل ) اسم مکانی بود که یعقوب بدانجامذبحی برای خدای حی بنا نمود. (قاموس کتاب مقدس ).
-
ایلآی
فرهنگ نامها
(تلفظ: il āy) (ترکی) ماه ایل ، ماه قبیله؛ (به مجاز) زیبارویی از ایل و قبیله.
-
ایللار
فرهنگ نامها
(تلفظ: illār) (ترکی) ایلها ، طایفهها ، قبیلهها.
-
ایلماه
فرهنگ نامها
(تلفظ: il māh) (ترکی ـ فارسی) (ایل + ماه) (به مجاز) زیبا روی ایل .
-
ایل بیگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹ایلبیگی› [قدیمی] 'ilbeyg ۱. نایبرئیس ایل.۲. رهبر ایل.
-
مجدل ایل
لغتنامه دهخدا
مجدل ایل . [ م َ دَ ] (اِخ ) (برج خدا) شهر حصاردار نفتالی است و گمان میرود که همان مجدل باشد که به مسافت یک ساعت به شمال طبریه واقع است . (قاموس کتاب مقدس ).
-
باب ایل
لغتنامه دهخدا
باب ایل . [ ب ِ ] (اِخ ): بورسیپا شهری بود که رب النوع نبو در آن دارای پرستشگاه بود، بعدها در نزدیکی همین شهر، مردوک خداوند بزرگ بابلیها پرستیده شدو بعد در همانجا شهر نامور باب ایل ، بابل (درِ خدا)بوجود آمد. (فرهنگ ایران باستان چ اول ج 1 ص 119).
-
ایل بختیاری
لغتنامه دهخدا
ایل بختیاری . [ ل ِ ب َ ] (اِخ ) نام ایلی است از طایفه ٔ بختیاری ، که شامل طایفه ٔ هفت لنگ و طایفه ٔ چهارلنگ است و هر کدام دارای شعب مختلف میباشند. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان صص 72 - 87 شود.
-
ایل برسی
لغتنامه دهخدا
ایل برسی . [ ب َ ] (اِخ ) اولین از خانان ازبک خیوه است و از حدود 921 تا 931 هَ . ق . امارت داشته است .
-
ایل بری
لغتنامه دهخدا
ایل بری . [ ب َ ] (اِخ ) بیست و یکمین از خانان ازبک خیوه است که تا 1153 هَ . ق . امارت داشته است .