کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایل بیگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ایل دروته
لغتنامه دهخدا
ایل دروته . [ ] (اِخ ) نام ایل کرد ایران . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 58). رجوع به ایل شود.
-
ایل شدن
لغتنامه دهخدا
ایل شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مطیعشدن . تسلیم شدن . منقاد گشتن . (فرهنگ فارسی معین ).
-
ایل ارسلان
لغتنامه دهخدا
ایل ارسلان . [ اَ س َ ] (اِخ ) تاج الدین ابوالفتح چهارمین از خوارزمشاهیان بود و ایل ارسلان بن آتسزبن قطب الدین نوشتکین از 551 تا 567 هَ . ق . سلطنت کرد. رجوع به تاریخ عمومی اقبال صص 390 - 394 و دائرةالمعارف فارسی و فرهنگ فارسی معین و سلاجقه و سلجوقیا...
-
ایل جار
لغتنامه دهخدا
ایل جار. (اِ مرکب ) هنگامه و غوغا و اجتماع خاصه از مردم ده . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
ایل جاری
لغتنامه دهخدا
ایل جاری . (ص نسبی ) منسوب به ایل جار. رجوع به ایل جار و ایل جاری کردن شود. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
ایل حصار
لغتنامه دهخدا
ایل حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. دارای 148 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، چغندر و بنشن است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
ایل نشین
لغتنامه دهخدا
ایل نشین . [ ن ِ ] (ن مف مرکب ، اِ مرکب ) آنجا که ایل منزل کند. آنجا که مسکن طوایف و اقوام چادرنشین باشد.
-
بیت ایل
لغتنامه دهخدا
بیت ایل . [ ب َ / ب ِ ] (اِخ ) عبری ،بمعنی خانه ٔ خداست . بیت اﷲ : چون ابراهیم بزمین موعود رفت چادر خود را در اراضی که در حوالی بیت ایل است برپا نمود. (سفر پیدایش 12:8 و 13:3) و یعقوب نیز در وقتی که از حضور برادر خود به الجزیره فرار میکرد در نزدیکی ش...
-
ایل وتبار
دیکشنری فارسی به عربی
حشد
-
ایل سرخی
واژهنامه آزاد
یکی ازایلات فارس است که درمنطقه کوهمره سرخی ساکن می باشند ومتشکل از شش طایفه است
-
ایل ریزوند
واژهنامه آزاد
قوم ریزوند از اصیل ترین و مالکان و صاحبان اولیه پشتکوه بوده اند که قبل از تسلط والیان لرستان در سال 1006 توسط صفویان بر ایلام حکومت داشتند و به نقلی از بازماندگان بهرام گور و به نقلی دیگر از بازماندگان حسنویه کرد می باشند که قبل از اتابکان بر ایلام ح...
-
ایل و ابه
لغتنامه دهخدا
ایل و ابه . [ ل ُ اُب ْ ب َ / ب ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کسان و بستگان وخویشان : فلان آمد با ایل و ابه اش ؛ با همه کسانش و بستگانش و فرزندانش و خویشانش . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
ایل و تبار
لغتنامه دهخدا
ایل و تبار. [ ل ُ ت َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کسان و بستگان .
-
ایل و طایفه
لغتنامه دهخدا
ایل و طایفه . [ ل ُ ی ِ ف َ / ف ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) بستگان و کسان .
-
ایل جار کردن
لغتنامه دهخدا
ایل جار کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) غوغا و غلبه بردن . مردم غوغا از دهی بر مردم ده دیگر غلبه بردن . حَشَر کشیدن . (یادداشت بخط مؤلف ).