کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایضاً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ایضاً
معنی
(اَ ضَ نْ) [ معر. ] (ق .) نیز، باز هم .
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
بازهم، علاوهبراین، نیز، هم، همچنین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایضاً
واژگان مترادف و متضاد
بازهم، علاوهبراین، نیز، هم، همچنین
-
ایضاً
فرهنگ فارسی معین
(اَ ضَ نْ) [ معر. ] (ق .) نیز، باز هم .
-
ایضاً
لغتنامه دهخدا
ایضاً. [ اَ ضَن ْ] (ع ق ) مأخوذ از تازی ، باز و نیز. (ناظم الاطباء).هم و نیز. (آنندراج ). دوباره . دیگر بار. بار دیگر. مکرر. هم . (یادداشت بخط مؤلف ) : ایضاً دستورالعملی در باب دیگر. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 213).آن کل عفریت روی با همه زشتی قالی بافد ...
-
واژههای مشابه
-
ایضا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: اَیضاً] 'e(a)yzan نیز؛ بازهم.
-
ايضا
دیکشنری عربی به فارسی
نيز , همچنين , همينطور , بعلا وه , گذشته از اين , زياد , بيش از حد لزوم , بحد افراط , هم
-
ایضا
واژهنامه آزاد
نیز.
-
واژههای همآوا
-
عیذا
لغتنامه دهخدا
عیذا. [ ع َ ذُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن سعد العشیرةبن مذحج . راوی و محدث است . رجوع به عیذی شود.
-
ایذا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ایذاء] [قدیمی] 'izā اذیت کردن؛ آزار رساندن؛ رنج دادن: ◻︎ به سمع رضا مشنو ایذای کس / وگر گفته آید به غورش برس (سعدی۳: ۳۲۰).
-
ایضا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: اَیضاً] 'e(a)yzan نیز؛ بازهم.
-
ایذا
لغتنامه دهخدا
ایذا. (ع اِ) رنج و آزار و عذاب و زحمت و جور و ستم و جفا و تصدیع و آزردگی و محنت . (ناظم الاطباء). ایذاء : زبان درنهندش به ایذا چو تیغکه بدبخت زر دارد از خود دریغ. سعدی .بسمع رضا مشنو ایذای کس . سعدی .که مگریکی از غلامان او بدو ایذائی و زحمتی رسانیده ...
-
ایضا
واژهنامه آزاد
نیز.
-
جستوجو در متن
-
بحد افراط
دیکشنری فارسی به عربی
ايضا