کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایضاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایضاف
لغتنامه دهخدا
ایضاف . (ع مص ) (از «وض ف ») شتافتن شتر. || شتر راندن برفتار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
ایزاف
لغتنامه دهخدا
ایزاف . (ع مص ) (از «وزف ») شتافتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (از «ازف ») شتابانیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
خدمتکاری
لغتنامه دهخدا
خدمتکاری . [ خ ِم َ ] (حامص مرکب ) عمل خدمتکار. پرستاری . چاکری . نوکری . (ناظم الاطباء). وَصافَه . ایضاف . (منتهی الارب ). بندگی . کنیزی . غلامی : من بنده در مراسم خدمتگاری و لوازم حق گزاری تقصیر و غفلت جایز نداشته ام . (سندبادنامه ص 280). روی را بس...