کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایستگاه بسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
food server station
ایستگاه پذیرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بخشی معین یا تعدادی میز در یک سالن غذاخوری که مسئول پذیرایی خاص خود را دارد
-
launching site
ایستگاه پرتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سکوی پرتاب موشک مستقر بر روی زمین یا کشتی که از آنجا موشک به سمت هدف هدایت میشود و میتواند بهصورت متحرک یا محمول هوایی باشد
-
turnover point
ایستگاه پُرمسافر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نقطهای در مسیر حملونقل عمومی که بخش قابلتوجهی از مسافران در آنجا به وسیلۀ نقلیه سوار یا از آن پیاده میشوند
-
traverse station 1
ایستگاه پیمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای که دستگاه بر روی آن مستقر است و مشاهدات در آنجا انجام میشود
-
junction station
ایستگاه تقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ایستگاهی که بیش از دو مسیر را به هم پیوند دهد
-
multi-level station
ایستگاه چندطبقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ایستگاهی با چند طبقه خطوط متقاطع
-
intermodal station, multimodal station
ایستگاه چندگانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ایستگاهی متشکل از پایانههای مختلف آبی و جادهای و ریلی و هوایی
-
service station
ایستگاه خدمات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] فضای کاری کوچکی در تالار غذاخوری
-
ocean station, marine station
ایستگاه دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقۀ ویژهای از سطح اقیانوس تقریباً به شکل مربع با اضلاع 200 میل دریایی
-
broadcast station, station 2
ایستگاه رادیوتلویزیونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ایستگاهی که ازطریق آن برای عموم مردم برنامۀ رادیویی یا تلویزیونی پخش میشود متـ . فرستندۀ رادیوتلویزیونی
-
radiosonde station
ایستگاه رادیوگمانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ایستگاهی برای ارزیابی دادههای فشار و دما و رطوبت نسبی دریافتی از رادیوگمانۀ بالونبُرد
-
block station
ایستگاه سیرگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ایستگاهی که مجهز به علائم و تجهیزات ارتباطی است و در آن پذیرش یا اعزام قطار با جواز سیر ممکن است
-
network station
ایستگاه شبکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ایستگاه هوانوردی در بخشی از شبکۀ تلفن رادیویی
-
tributary station
ایستگاه فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ایستگاه ثابت هوانوردی که میتواند پیامها و دادههای رقمی را ارسال یا دریافت کند، اما آنها را تقویت نمیکند، مگر برای خدماترسانی به ایستگاههای مشابه که ازطریق آن به یک مرکز ارتباطی وصل شده باشند
-
space station
ایستگاه فضایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سازهای دائمی و بسیار بزرگ که در فضا و در مدار زمین قرار میگیرد و از آن بهعنوان پایگاهی برای تحقیقات و آزمایشهای فضایی استفاده میشود