کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایزدخواست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایزدخواست
لغتنامه دهخدا
ایزدخواست . [ زَ خا ] (اِخ ) صحرای وسیعی است مغرب مزایجان بمسافت سه فرسخ و نشیمن گاه ایل بهارلو است . (فارسنامه ٔ ناصری ). به این ده اولاد عالی نیز گویند که جمعیت آن طبق فرهنگ جغرافیایی (ج 7) 148 تن است .
-
ایزدخواست
لغتنامه دهخدا
ایزدخواست . [ زَ خوا / خا ] (اِخ ) دهی است از دهات آباده ٔ اقلید و یازده فرسخ میانه ٔ جنوب و مغرب آباده است . (فارسنامه ٔ ناصری ). شهرکیست در میانه ٔعراق و فارس و اول خاک فارس از آنجا میباشد. (انجمن آرا) (آنندراج ). نام یکی از دهستانهای دوازده گانه ٔ...
-
جستوجو در متن
-
دلنگوو
واژهنامه آزاد
(ایزدخواست؛ استان فارس) delangow؛ آویزان، معلق، واژگون.
-
گلوگاه
لغتنامه دهخدا
گلوگاه . [ گ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حاجی آباد ایزدخواست بخش داراب شهرستان فسا واقع در 47000گزی جنوب راه داراب به دردشت و ایزدخواست . دارای 11 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
دره شور
لغتنامه دهخدا
دره شور. [ دَرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حاجی آباد ایزدخواست بخش داراب شهرستان فسا. واقع در 60هزارگزی جنوب داراب در دشت ایزدخواست ، با 606 تن سکنه .راه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
گلکان
لغتنامه دهخدا
گلکان . [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حاجی آباد ایزدخواست بخش داراب شهرستان فسا، واقع در 44000گزی جنوب داراب در دشت ایزدخواست . هوای آن گرم و دارای 52 تن سکنه است . آب آن از چاه و محصول آن غلات ،لبنیات ، پشم و پوست است . شغل اهالی زراعت و گله داری...
-
یزدخواست
لغتنامه دهخدا
یزدخواست . [ ی َ خوا / خا ] (اِخ ) نام قلعه ای است در اراضی ولایت فارس که به اصفهان اقرب است و آن را ایزدخواست گویند. سبب تسمیه اش را نوشته اند که لشکری بدانجا مقام کرده بودند چندان برف ببارید که بیشتر آنها در زیر برف بمردند. فردا که سؤال وگفتگو شد ...
-
شهرپیر
لغتنامه دهخدا
شهرپیر. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حاجی آباد ایزدخواست میان آباده و اصفهان . 174 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
شاه علمدار
لغتنامه دهخدا
شاه علمدار. [ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حاجی آباد ایزدخواست بخش داراب شهرستان فسا. دارای 54 تن سکنه . آب آن از چاه . محصول آن غلات و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
میرشکاران
لغتنامه دهخدا
میرشکاران . [ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حاجی آباد ایزدخواست بخش داراب شهرستان فسا، واقع در 60هزارگزی جنوب داراب با 121 تن سکنه . آب آن از چاه و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
ملک حسینی
لغتنامه دهخدا
ملک حسینی . [ م َ ل ِ ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حاجی آباد ایزدخواست که در بخش داراب شهرستان فسا واقع است و 198 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
تیره باقری
لغتنامه دهخدا
تیره باقری . [ رِ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حاجی آباد ایزدخواست است که در بخش داراب شهرستان فسا واقع است و 106 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
تیره پاباغ
لغتنامه دهخدا
تیره پاباغ . [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حاجی آباد ایزدخواست است که در بخش داراب شهرستان فسا واقع است و 229 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
تیره شنبدی
لغتنامه دهخدا
تیره شنبدی . [ رِ شَم ْ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حاجی آباد ایزدخواست است که در بخش داراب شهرستان فسا واقع است و 790 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).