کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایزدان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ایزدان
/'izadān/
معنی
= ایزد
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایزدان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ایزد] 'izadān = ایزد
-
جستوجو در متن
-
آلهه
فرهنگ واژههای سره
ایزدان، پرستیدگان
-
pantheon2
ایزدگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] همه یا گروهی از خدایان یا ایزدان یا ارباب انواع
-
دین
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - آیین ، کیش . 2 - راه ، روش . 3 - نام روز بیست وچهارم از هر ماه شمسی و نیز نام یکی از ایزدان زردشتی که نگهبان همین روز می باشد.
-
رام
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ص .) 1 - مطیع ، فرمانبردار. 2 - خو گرفته ، آموخته . 3 - در آیین زردشتی ، یکی از ایزدان و نام بیست ویکم از هر ماه شمسی .
-
زروان
فرهنگ فارسی معین
(زَ یا زُ) [ په . ] (اِ.) در اوستا چند بار زروان را در ردیف دیگر ایزدان نام برده اند و از آن فرشتة زمانة بیکرانه اراده شده است .
-
راتا
لغتنامه دهخدا
راتا. (اِخ )فرشته ای است . (فرهنگ ایران باستان ص 96). || یکی از ایزدان است . (فرهنگ ایران باستان ص 100).
-
مهرپرستی
لغتنامه دهخدا
مهرپرستی . [ م ِپ َ رَ ] (حامص مرکب ) پرستش مهر. پرستیدن مهر، که یکی از ایزدان مهم مذهب زرتشت است . رجوع به مهر شود.
-
بهرام
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ په . ] ( اِ.) در آیین زردشتی یکی از ایزدان است وی یار ایزدمهر و پاسبان عهد و پیمان و موکل به روز بیستم هر ماه شمسی (موسوم به بهرام ) است .
-
اشتاد
لغتنامه دهخدا
اشتاد. [اِ ] (اِخ ) (ایزد...) ایزد اشتاد نام یکی از ایزدان همکار هفتمین امشاسپندان (امرداد) بوده است . رجوع به مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 162 شود.
-
تیشتر
لغتنامه دهخدا
تیشتر. [ ت ِ ت َ ] (اِخ ) در اوستا تیشتریه یکی از ایزدان مزدیسنا و نگهبان باران است . رجوع به فرهنگ ایران باستان ص 58 و تشتر و تیر در همین لغت نامه شود.
-
altar
بَرواره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] 1. سکویی سنگی یا خشتی یا هر سازۀ مشابه مسطح، معمولاً به بلندی یک تا یکونیم متر، که بر روی آن برای ایزدان پیشکش مینهادند 2. در مسیحیت کاتولیکی، میزی که بر روی آن مراسم عشای ربانی را به جا میآورند
-
تیراندر
واژهنامه آزاد
تیراندر (به فتح د) نام کوه و دره ای واقع در روستای توریور از توابع سنندج؛ ازآنجاکه کوه دیگری در جوار این کوه، با نام ایزاندر، با معنای احتمالی ایزدان دره (درۀ خداوند) واقع شده که تاحدودی مرتفع تر است، تیراندر می توند معنایی مترادف یا ضد آن داشته باشد...
-
اهورا
واژهنامه آزاد
خدای بزرگ ایرانیان باستان و زردشتیان خالق زمین و آسمان و آفریدگان . امشاسپندان و ایزدان نیز آفریده اویند او عین قدرت و دانش و منبع خیر و راستی و تقدس و تقوی است .