کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایران خدای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ایران پرست
لغتنامه دهخدا
ایران پرست . [ رام ْ پ َ رَ ] (نف مرکب ) پرستنده ٔ ایران . آنکه ایران را تا حد پرستش دوست داشته باشد. کسی که ایران را بستاید و بپرستد. آنکه ایران را از جان و دل دوست دارد. ایران دوست . (فرهنگ فارسی معین ).
-
ایران پرستی
لغتنامه دهخدا
ایران پرستی . [ رام ْ پ َ رَ ] (حامص مرکب ) عمل ایران پرست . رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
ایران دوست
لغتنامه دهخدا
ایران دوست . (ص مرکب ) آنکه ایران را دوست دارد. آنکه به ایران علاقه مند است . (فرهنگ فارسی معین ). دوست دارنده ٔ ایران .
-
ایران زمی
لغتنامه دهخدا
ایران زمی .[ زَ ] (اِخ ) ایران زمین . سرزمین ایران : دخل ایران زمی از بخشش او فایده بیش ملک ایران زمی از همت او فایده کم . فرخی .رجوع به ایران زمین شود.
-
ایران زمین
لغتنامه دهخدا
ایران زمین . [ زَ ] (اِخ ) سرزمین ایران . کشور ایران : تو بشناس کز مرز ایران زمین یکی فرد بد نام او آبتین . فردوسی .شگفتی بر او آفرین خواندندورا شاه ایران زمین خواندند. فردوسی .بزرگان و شیران ایران زمین همه شاه را خواندند آفرین . فردوسی .به ایران زمی...
-
ایران شاه
لغتنامه دهخدا
ایران شاه . (اِخ ) دهی است از دهستان خاوری بخش دلفان شهرستان خرم آباد، دارای 660 تن سکنه . آب آن از چشمه های خان و غول مرز و محصول آن غلات است . ساکنین از طایفه ٔ کرمعلی خاوه می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
ایران ویج
لغتنامه دهخدا
ایران ویج . (اِخ ) (سرزمین آریایی ) پس از متفرق شدن آریاییان (هند و ایرانی )در بخشهای مختلف نجد ایران گروهی از آنان در محلی اقامت گزیدند که در اوستا بنام ائیرینم وئجه یعنی سرزمین و کشور تخمه آریایی نامیده شده . محققان محل آنراخوارزم و خیوه ٔ حالیه دا...
-
ایلخانان ایران
لغتنامه دهخدا
ایلخانان ایران . [ ن ِ ] (اِخ ) نام سلسله ای که از 654 تا 750 هَ . ق . در ایران حکومت کردند و فرزندان چنگیز بودند. در عهد قاآنی منگو ایران نیز در تحت سلطنت خاندان هولاکو از شعبه ٔ فرزندان تولی دارای یک سلسله ٔ سلطنتی شدند که آنرا سلسله ٔ ایلخانان یعن...
-
دانای ایران
لغتنامه دهخدا
دانای ایران . [ ی ِ ] (اِخ ) حکیم جاماسب است . (آنندراج ).
-
ایران ویج
واژهنامه آزاد
سرزمین آریایی.
-
کردهای ایران
واژهنامه آزاد
نواحی کُردنشین ایران از استان آذربایجان غربی آغاز شده و به موسیان در جنوب استان ایلام ختم می شود. کردهای ایران عمدتاً در کردستان، کرمانشاه، ایلام و ارومیه زندگی می کنند و جمعیت های پراکندۀ کرد نیز در بخش هایی از خراسان شمالی و خراسان رضوی، گیلان، قم...
-
تاریخ جدید ایران
لغتنامه دهخدا
تاریخ جدید ایران . [ خ ِ ج َ دی دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حساب سال و ماهی که اکنون در ایران بر طبق قانون جاری است . تقی زاده در گاه شماری آرد: جشن نوروز بعنوان آغاز سال تا این اواخر تنها نشانه ای بود که از بقایای حساب زمان یا سال و ماه شماری ایران...
-
شاهنشاه ایران و انیران
لغتنامه دهخدا
شاهنشاه ایران و انیران . [ هََ هَِ ن ُ اَ ] (اِخ ) (یعنی شاهنشاه ایران و غیر ایران ) لقب شاپور اول ساسانی پس از فتوحات . (ایران در زمان ساسانیان ص 246).
-
انقلاب مشروطیت ایران
لغتنامه دهخدا
انقلاب مشروطیت ایران . [ اِ ق ِ ب ِ م َ طی ی َ ت ِ ] (اِخ ) رجوع به مشروطه و مشروطیت شود.
-
انجمن ایران شناسی
لغتنامه دهخدا
انجمن ایران شناسی . [ اَ ج ُ م َ ن ِ ش ِ ] (اِخ ) در مهرماه 1324 هَ .ش . بمنظور تحقیق و تتبع در فرهنگ ، تاریخ ، ادب ، آثار و ابنیه ٔ ایران (پیش از اسلام و دوره ٔ اسلامی ) در تهران تأسیس شده و چند کتاب در مباحث مذکور طبع و منتشر کرده است . (از فرهنگ ...