کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایراد گرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایراد گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
اهتمام
-
واژههای مشابه
-
ايراد
دیکشنری عربی به فارسی
پيش رفتن , رهسپار شدن , حرکت کردن , اقدام کردن , پرداختن به , ناشي شدن از , عايدات
-
ایراد داشتن
فرهنگ واژههای سره
کمبود داشتن، ناکارایی داشتن
-
ایراد کردن
فرهنگ واژههای سره
سخنرانی کردن
-
ایراد گیر
دیکشنری فارسی به عربی
صعب
-
ایراد کردن(نطق وغیره)
دیکشنری فارسی به عربی
سلم
-
اشکال و ایراد
فرهنگ گنجواژه
مشکل.
-
عیب و ایراد
فرهنگ گنجواژه
ایراد.
-
شفتهاش ایراد دارد
لهجه و گویش تهرانی
.آدم بدجنسی است، خرده شیشه دارد
-
حرف و ایراد
فرهنگ گنجواژه
بهانه.
-
فی البداهه سخنانی ایراد کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِرْتَجَلَ خِطاباً
-
بدون آمادگی قبلی خطابه ای ایراد کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِرْتَجَلَ خِطاباً
-
جستوجو در متن
-
ابتداء
لغتنامه دهخدا
ابتداء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ، اِ) ابتدا. آغاز. آغاز کار. اول . برداشت . درآمد. بدو. بدء. بدایت . فاتحه . شروع . سر. مبداء. منشاء. مقابل انتها: آن فاضل که تاریخ امیر عادل سبکتکین را... برانداز ابتدای کودکی ... من نیز تا آخر عمرش نبشتم . (تاریخ بیهقی ). م...