کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایحا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ایحا
/'ihā/
معنی
۱. وحی فرستادن؛ الهام کردن.
۲. اشاره کردن.
۳. مطلبی را در ذهن یا در دل کسی افکندن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایحا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ایحاء] [قدیمی] 'ihā ۱. وحی فرستادن؛ الهام کردن.۲. اشاره کردن.۳. مطلبی را در ذهن یا در دل کسی افکندن.
-
واژههای همآوا
-
ایها
لغتنامه دهخدا
ایها. [ اَ ] (ع صوت ، اِ) لغت است در هیهات . (منتهی الارب ).
-
ایها
لغتنامه دهخدا
ایها. [ اَی ْ ی ُ ] (ع حرف ندا) ای . این کلمه را در فصل میان حرف ندا و منادی آورند و در این صورت منادی را هم مرفوع و هم منصوب خوانند. (ناظم الاطباء): فضل گفت ایها الشیخ دانی چه میگویی ؟ شک است که امیرالمؤمنین جز به بهشت رود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 53...