کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایت ئیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ایت ئیل
/'it'(y)il/
معنی
یازدهمین سال از سالهای دوازدهگانۀ تقویم ترکی؛ سال سگ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایت ئیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] 'it'(y)il یازدهمین سال از سالهای دوازدهگانۀ تقویم ترکی؛ سال سگ.
-
ایت ئیل
لغتنامه دهخدا
ایت ئیل . (ترکی ، اِ مرکب ) سال سگ . نام سال یازدهم از دوره ٔ دوازده ساله ٔ ترکان . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
آیت
فرهنگ نامها
(تلفظ: āyat) (عربی) نشانه ، علامت . ← آیه . (واژهی آیت و آیه هر دو از نظر معنی یکسان هستند اما با توجه به موسیقی واژهها ، فراوانی و عرف نامگذاری آیت برای پسران و آیه برای دختران انتخاب میگردد).
-
آیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آیه، علامت، نشان، نشانه ۲. اعجوبه، نادره ۳. عبرت ۴. اعجاز، معجزه ۵. برهان، حجت، دلیل
-
آیت
فرهنگ واژههای سره
نشان، نشانه، نشان
-
آیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: آیة، جمع: آیات] 'āyat ۱. نشانه؛ علامت؛ آیه؛ نشان.۲. معجز؛ معجزه.۳. [قدیمی، مجاز] مرد بزرگ و چیز عجیب.۴. [مجاز] دلیل؛ حجت.۵. هریک از جملههای قرآن.
-
آیت
فرهنگ فارسی معین
(یَ) [ ع . ] ( اِ.)1 - نشانه ،علامت . 2 - معجزه . 3 - دلیل ، برهان . 4 - هر یک از جمله های قرآن که با هم تشکیل یک سوره را می دهند. 5 - اعجوبه . 6 - عبرت . ج . آیات .
-
آیت
لغتنامه دهخدا
آیت . [ ی َ ](ع اِ) نشان . نشانه . علامت . اماره . آیة : ای بزمگه تو صورت فردوس وی رزمگه تو آیت محشر. مسعودسعد. || معجز. دشواری . معجزه . اعجاز. کرامت : او آیت پیمبر ما بود روز حرب از ذوالفقار بود و ز صمصام آیتش . ناصرخسرو.و آیتها نمود از عصا و دیگر ...
-
نصرت آیت
لغتنامه دهخدا
نصرت آیت . [ ن ُ رَ ی َ ] (ص مرکب ) مظفر. ظفرآیت . پیروزی نشان . پیروزمند. نصرت اثر. منصور : ذکر نهضت رایت نصرت آیت . (حبیب السیر ج 2 ص 352).
-
آیت اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: آیةالله] 'āyatollāh ۱. نشانه و حجت خدا.۲. عنوان یا لقبی که مسلمانان به مجتهدان و عالمان بزرگ دین میدهند.
-
آیت الکرسی
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ لْ کُ) [ ع . ] (اِمر.) آیة 255 از سورة بقره که به اعتقاد شیعیان خواندن و توسل به آن موجب حفظ از بلایا می شود.
-
آیت الله
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ لْ لا) [ ع . ] (اِمر.) نشانه و حجت خدا، ع نوان یا لقبی که مسلمانان به مجتهدان و عالمان بزرگ دین می دهند. ؛ ~العظمی عنوان و لقب مجتهدان شیعه که مرجع تقلید هستند.
-
ده آیت
لغتنامه دهخدا
ده آیت . [ دَه ْ ی َ ] (اِ مرکب ) دایره ٔخرد که در قدیم در قرآنها به هر ده آیت نشانه ای از طلا و غیره می کردند و حالا بر هر آیت می سازند. (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از غیاث ). عشر : مهر او تا زیم ز مصحف دل چون ده آیت نیفکنم به کنار. خاقانی .نه ...