کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایاغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ایاغ
/'ayāq/
معنی
پیالهای که در آن شراب بخورند؛ جام؛ ساغر؛ ساتگین: ◻︎ یکی چو بادهپرستان صراحی اندر دست / یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ (حافظ: ۱۰۱۸).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایاغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹ایاغه› [قدیمی] 'ayāq پیالهای که در آن شراب بخورند؛ جام؛ ساغر؛ ساتگین: ◻︎ یکی چو بادهپرستان صراحی اندر دست / یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ (حافظ: ۱۰۱۸).
-
ایاغ
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ تر. ] (اِ.) = ایاغ : 1 - هم پیاله . 2 - ساغر، پیالة شرابخوری . 3 - دوست و رفیق .
-
ایاغ
لغتنامه دهخدا
ایاغ . [ اَ ] (اِ) کاسه و پیاله ٔ شرابخوری . (برهان ) (هفت قلزم ) (غیاث ). پیاله ٔ شرابخوری و با لفظ ریختن و کشیدن و زدن و بر لب نهادن و بر کف داشتن مستعمل است . (آنندراج ). پیاله و کاسه ای که با آن شراب بخورند. (ناظم الاطباء) : چنان روشن از می بلوری...
-
واژههای مشابه
-
ایاغ چی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [ترکی] [قدیمی] 'ayāqči در دورۀ مغول، جامدار و ساقی مخصوص سلطان.
-
خط ایاغ
لغتنامه دهخدا
خط ایاغ . [ خ َطْ طِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یکی از جمله خطهایی است که در جام جم بوده ولی امروز در غیر آن نیز می باشد. (آنندراج ) : تاریک بود عمری مانند مشق طفلان شد از فروغ باده خط ایاغ روشن .علی خراسانی (از آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
ایاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹آیاق› [قدیمی] 'ayāq پا.
-
ایاق
لغتنامه دهخدا
ایاق . [ اَ ] (اِ) لفظ ترکی است به معنی پیاله ٔ شرابخوری . || پای . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به ایاغ شود.
-
جستوجو در متن
-
ایاق
لغتنامه دهخدا
ایاق . [ اَ ] (اِ) لفظ ترکی است به معنی پیاله ٔ شرابخوری . || پای . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به ایاغ شود.
-
غازایاقی
لغتنامه دهخدا
غازایاقی . [ اَ ] (ترکی ، اِ مرکب ) غازایاغی . نام نباتی است که به پای غاز تشبیه کرده اند و ایاغ ترکی است و به عربی آطریلال گویند و به پارسی پای زاغان خوانند. (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). اسم ترکی گیاه آطریلال است و در لرستان و کوهستان پای غازان ن...
-
تبسم مینا
لغتنامه دهخدا
تبسم مینا. [ ت َ ب َس ْ س ُ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ریخته شدن شراب از مینا در جام . (بهار عجم ) (آنندراج ). قلقل مینا. (مجموعه ٔ مترادفات ) : افروخت از تبسم مینا ایاغ ماتر شد ز خنده های صراحی دماغ ما.سلیم (از مجموعه ٔ مترادفات ) (از ب...
-
خنده روی
لغتنامه دهخدا
خنده روی . [ خ َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) مقابل ترش روی . بشاش . خوش خلق . مقابل اخمو. (یادداشت بخط مؤلف ) : صبوح است ای ساقی خنده روی سر گریه دارم ایاغ تو کوی . طغرا (از آنندراج ).با گریه خنده رویم و با ناله گرم خون باز از شراب غنچه دماغم رسیده است . کل...
-
یحیی لاهوری
لغتنامه دهخدا
یحیی لاهوری . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) یحیی خان لاهوری ابن میرزا بابر، اصلش از قوم افشار بود. پدرش به لاهور سکنی گزید و او به سال 1179 هَ . ق . در همانجا به دنیا آمد. پس از کسب علم و کمال نخست در خدمت و ملازمت محمد اعظم شاه و بعد درخدمت محمد فرخ سیر پادش...