کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اگهی واعلا ن کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اگهی واعلا ن کردن
دیکشنری فارسی به عربی
بريد
-
واژههای مشابه
-
آگهی
واژگان مترادف و متضاد
۱. اطلاعیه، اعلامیه، اعلان، تبلیغ ۲. استحضار، اطلاع
-
آگهی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āgahi ۱. نوشتهای که بهوسیلۀ آن مطلبی را به اطلاع مردم برسانند؛ مطلبی که از طرف کسی یا بنگاهی بهوسیلۀ روزنامه یا رادیو یا تلویزیون انتشار داده شود و جنبۀ تبلیغ داشته باشد؛ اعلان.۲. [قدیمی] آگاهی؛ اطلاع؛ خبر.
-
آگهی
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (حامص .) 1 - آگاهی ، اطلاع . 2 - علم ، معرفت . 3 - خبری که از جانب فردی یا مؤسسه ای در روزنامه ها و مجلات و رادیو و تلویزیون انتشار یابد و آن غالباً جنبة تبلیغاتی دارد.
-
آگهی
لغتنامه دهخدا
آگهی . [ گ َ ] (اِ) نوشته ای که خبر یا دستوری نوین دهد. || اعلامیه ای که بانک بمشتری فرستد. (فرهنگستان ).
-
آگهی
لغتنامه دهخدا
آگهی . [ گ َ ] (اِخ ) تخلص شاعری از مردم یزد.
-
آگهی
لغتنامه دهخدا
آگهی . [ گ َ ] (حامص ، اِ) مخفف آگاهی . خبر. نباء. اطلاع . آگاهی .علم . معرفت . خبرت . وقوف . عرفان . شناخت : بدو گفت کای مهتر کاروان مرا آگهی ده ز بارنهان . فردوسی .بایران رسدزین بدی آگهی برآشوبد این روزگار بهی . فردوسی .چو آمد ببغداد از او آگهی که ...
-
placard 2
نقشآگهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] آگهی بزرگی به ابعاد بزرگتر از A3 یا به اندازۀ حدوداً 1×2 یا 2×3 متر که بر سردر سینما نصب و تصویر بازیگران اصلی و نام فیلم و نام دستاندرکاران و بازیگران مهم فیلم بر آن درج شود
-
adware, advertising-supported software
آگهیافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بستهای نرمافزاری که پس از نصب یا در هنگام اجرای برنامه، آگهی تبلیغاتی نمایش میدهد
-
teaser 1
آگهی تلویزیونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] آگهی کوتاه تبلیغاتی که ویژگیهای جذاب کالا یا برنامهای را در تلویزیون به نمایش گذارد
-
advertised tour
آگهیگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] هر گشتی که جزئیات آن از پیش در دفترک سفرگذارها بهصورت آگهی درج شده باشد
-
advertised hote
آگهیمهمانخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] هر مهمانخانهای که خصوصیات و امکانات آن در دفترک یک شرکت مسافرتی بهتفصیل شرح داده شده است متـ . آگهیهتل
-
affiche (fr.)
آگهینامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] آگهی مکتوب و غالباً مصور که ابعاد آن در حدود 35×50 سانتیمتر باشد
-
billboard 1
آگهینما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] لوح یا سازهای بزرگ در بزرگراهها و خیابانهای پُررفتوآمد ویژۀ نصب آگهی