کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اگزوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
oxhead
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اگزوز
-
exhaust system
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیستم اگزوز
-
exegesis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اگزوز، تفسیر
-
exhaust pipe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله اگزوز، بادکش
-
exhaust manifold
چندراهۀ دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چندراههای که دود حاصل از احتراق را به لولۀ اگزوز هدایت میکند
-
heat seeker
جستوجوگر حرارتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حسگری که حرارت حاصل از اگزوز هواگَرد را برای هدایت موشک به سمت آن شناسایی میکند
-
afterburner 2, reheat
پسسوز 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] لولهای در اگزوز موتور جت که برای افزایش رانش موتور به کار میرود
-
afterburning/ afterburn
پسسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تزریق و احتراق سوخت اضافی در اگزوز موتور جت که باعث افزایش رانش آن میشود
-
heat shield 2, heat shroud
سپر گرماگیر 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] صفحهای فلزی که مانع از رسیدن گرمای اگزوز به قطعات حساس به گرما میشود
-
exhaust header
چندراهۀ لولهای دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چندراهۀ دودی که لولههای خروجی از دریچههای دود سیلندرها یکبهیک به آن وصل میشوند و لولۀ اگزوز به آن متصل است
-
عادم
دیکشنری عربی به فارسی
اگزوز , خروج (بخار) , در رو , مفر , تهي کردن , نيروي چيزي راگرفتن , خسته کردن , ازپاي در اوردن , تمام کردن , بادقت بحث کردن
-
exhausts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخلیه می شود، اگزوز، خروج، در رو، خسته کردن، تهی کردن، نیروی چیزی را گرفتن، از پای در اوردن، تمام کردن، بادقت بحی کردن، سپری کردن
-
exhaust
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اگزوز، خروج، در رو، خسته کردن، تهی کردن، نیروی چیزی را گرفتن، از پای در اوردن، تمام کردن، بادقت بحی کردن، سپری کردن
-
speed gun
سرعتیاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، علوم نظامی] وسیلهای به شکل دوربین فیلمبرداری یا تپانچه که به صدای موتور و خروجی اگزوز حساس است و با نشانه گرفتن آن به سمت وسیلۀ نقلیه میتوان سرعت آن را تعیین کرد
-
دستکاری
واژهنامه آزاد
(رایانه) هک کردن، رخنه و نفوذ به سیستم رایانه ای؛ تغییر به منظور گول زنی و تقلب، مانند دستکاری اطلاعات، دستکاری در سند یا شناسنامه، دستکاری در کنتور آب و برق؛ هرگونه تغییر با سلیقۀ شخصی، مانند دستکاری در اگزوز؛ انگولک کردن یا ور رفتن، مانند دستکاری ج...