کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اگر
/'agar/
معنی
حرف شرط؛ گر؛ ار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ار، چنانچه، درصورتیکه، گر، ولو، یا
دیکشنری
if, when
-
جستوجوی دقیق
-
اگر
واژگان مترادف و متضاد
ار، چنانچه، درصورتیکه، گر، ولو، یا
-
اگر
فرهنگ فارسی عمید
(حرف) [پهلوی: hakar] 'agar حرف شرط؛ گر؛ ار.
-
اگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹اگیر› (زیستشناسی) 'eger = وج
-
اگر
فرهنگ فارسی معین
(اَ گَ) (حر.) 1 - شرط را می رساند. 2 - که ، همانا. 3 - یا.
-
اگر
لغتنامه دهخدا
اگر. [ اَ گ َ ] (اِ) (اصطلاح گیاه شناسی ) اگر ترکی . اگیر ترکی . عودالوج . وج . (فرهنگ فارسی معین ). نام دوایی که آنرا وج خوانند و آن سفید و خوشبوی و گره دار می باشد. (از آنندراج ) (از برهان ) (از انجمن آرا) (از هفت قلزم ). ریشه ٔ خوشبوی و معطر که به...
-
اگر
لغتنامه دهخدا
اگر. [ اَ گ َ ] (اِ) سرین و کفل . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از برهان ) (از انجمن آرا) (از هفت قلزم ).
-
اگر
لغتنامه دهخدا
اگر. [ اَ گ َ ] (حرف ربط) اِن ْ و لو عربی . و مخفف آن «گر» و «ار» آید. به معنی هرگاه . چنانچه . بشرطی که . (یادداشت مؤلف ). کلمه ٔ شرط. (ناظم الاطباء) (از برهان ) (از انجمن آرا). شرط را می رساند. (فرهنگ فارسی معین ). معنی اما ان که عرب گاه اما را حذ...
-
اگر
دیکشنری فارسی به عربی
اذا
-
واژههای مشابه
-
آگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آگور› 'āgor آجر؛ خشت پخته.
-
آگر
فرهنگ فارسی معین
(گُ) ( اِ.) نک آگور.
-
آگر
لغتنامه دهخدا
آگر. [ گ َ ] (اِ) آکر. به معنی سرین که در فرهنگها مضبوط است ، ظاهراً مصحف آلر است . آلر در فرهنگهای قدیم تر هست و چند بیت از قدما برای آن شاهد آمده است . رجوع به آکر و آلر شود.
-
آگر
واژهنامه آزاد
آتش
-
آگر
واژهنامه آزاد
(آ_گِ _ ر) در زبان لکی به معنای آتش است
-
آگر
واژهنامه آزاد
آتش