کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اکید
/'akid/
معنی
محکم؛ استوار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
جدی، سخت، شدید، قطعی، موکد، محکم
دیکشنری
strict
-
جستوجوی دقیق
-
اکید
واژگان مترادف و متضاد
جدی، سخت، شدید، قطعی، موکد، محکم
-
اکید
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] 'akid محکم؛ استوار.
-
اکید
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (ص .) محکم ، استوار، دستور قطعی .
-
اکید
لغتنامه دهخدا
اکید. [ اَ ] (ع ص ) محکم و استوار. (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). وثیق . استوار: سفارش اکید، دستور اکید. (یادداشت مؤلف ).
-
اکید
دیکشنری فارسی به عربی
صارم
-
واژههای مشابه
-
أَکِيدُ
فرهنگ واژگان قرآن
نقشه مي کشم -تدبير مي کنم
-
strict dominance
غلبۀ اکید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] وضعیتی در بازی که در آن یک راهبرد، بهطور مطلق، برتر از راهبردهای دیگر باشد
-
جستوجو در متن
-
موکد
واژگان مترادف و متضاد
اکید، تاکیدشده، شدید
-
اکیده
لغتنامه دهخدا
اکیده . [ اَ دَ ] (ع ص ) اکیدة. مؤنث اکید. به معنی استوار و محکم : اوامر اکیده . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به اکید شود.
-
strict
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخت گیرانه، اکید، سخت، سخت گیر، محض، محکم، موکد
-
stricter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخت تر، اکید، سخت، سخت گیر، محض، محکم، موکد
-
strictest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخت ترین، اکید، سخت، سخت گیر، محض، محکم، موکد
-
شدید
واژگان مترادف و متضاد
۱. اکید ۲. بسیار، هنگفت ۳. دشوار، زفت ۴. سخت ۵. قوی، محکم ≠ خفیف