کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکسیژن غیر پُل زن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
oxygen concentration cell
پیل غلظتی اکسیژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← پیل اختلاف هوادهی
-
خواست اکسیژن زیستشیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← خاز
-
خواست اکسیژن شیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← خاش
-
bridging oxygen
اکسیژن پُلزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] در ساختار شیشۀ سیلیسی، یون اکسیژن واقع در میان دو یون سیلیسیم
-
pulse oximetry
اکسیژنسنجی ضربانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] نوعی اکسیژنسنجی که در آن تغییرات حجم خون در سرخرگهای پیرامونی مانند انگشت و لالۀ گوش در هر سیستول (systole) مبنای سنجش قرار میگیرد
-
non-bridging oxygen
اکسیژن غیرپُلزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] یون اکسیژنی که در میان دو یون واقع نشده است
-
اکسیدی که دارای مقدار زیادی اکسیژن باشد (مخصوصا اب اکسیژنه)
دیکشنری فارسی به عربی
بيروکسيد
-
جستوجو در متن
-
laywoman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فامیل، زن غیر روحانی، زن عامی
-
laywomen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنبور عسل، زن غیر روحانی، زن عامی
-
نامادری
لغتنامه دهخدا
نامادری .[ دَ ] (اِ مرکب ) نمادری . زن پدر را گویند. (آنندراج ). زن دیگر پدر کسی غیر از مادر او. (فرهنگ نظام ). مادراندر. مادرندر. مارندر. زن پدر. زن بابا. مایندر.
-
نامادری
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (ص نس .) زن پدر غیر از مادر شخص .
-
squatter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرت زدن، چمباتمه زن، قوزکن، اقامت گزین در زمین غیر معمور
-
squatters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرت زدن، چمباتمه زن، قوزکن، اقامت گزین در زمین غیر معمور
-
استحاضه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: استحاضَة] (فقه) 'estehāze خونریزی زن در غیر دوران قاعدگی.
-
کالم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹کالمه› [قدیمی] kālo(a)m ۱. بیوه؛ زن شوهرمرده.۲. غیر دوشیزه.