کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکسیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اکسیة
لغتنامه دهخدا
اکسیة. [ اَ ی َ ] (ع اِ) ج ِ کِساء. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (دهار) (ناظم الاطباء). و رجوع به کساء شود.
-
واژههای مشابه
-
اکسیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اکسیَة، جمعِ کِساء] [قدیمی] 'aksiye = کسا
-
اکسیه
لغتنامه دهخدا
اکسیه . [ اَ ی َ / ی ِ ] (اِ) بوزه که عبارت از شراب است که از آرد جو و امثال آن می سازند و به تازی نبیذ گویند. (آنندراج ) (برهان ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
کساء
فرهنگ فارسی معین
(کِ) [ ع . ] (اِ.) جامه ، لباس ، گلیم . ج . اکسیه .
-
کساء
لغتنامه دهخدا
کساء. [ ک ِ ] (ع اِ) گلیم . ج ، اَکسیَه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). گلیم که آن را پوشند. ج ، اکسیه . (آنندراج ). جامه . (از اقرب الموارد).- حدیث کساء ؛ حدیثی که شرح بهم گرد آمدن حضرت محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و جبرئیل را در ...