کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکارس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اکارس
فرهنگ واژههای سره
سماروغ، غارچ
-
اکارس
لغتنامه دهخدا
اکارس . [ اَ رِ ] (اِ) قسمی از سماروغ و قارچ که در جای نمناک و متعفن مانند زیر خمره ٔ شراب و جایی که پهن و سرگین ریخته باشند روید. (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (آنندراج ) (از برهان ). گیاهی است که آنرا به تازی کما خوانند. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از...
-
اکارس
لغتنامه دهخدا
اکارس . [ اَ رِ ] (ع اِ) ج ِ اَکراس . جج ِ کَرس . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ِ اکراس . (منتهی الارب ). رجوع به اکراس و کرس شود. || اکارس القلائد؛ اذا ضمت بعضها الی بعض . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
اکارش
لغتنامه دهخدا
اکارش . [ اَ رِ ] (اِ) به معنی اکارس است . (از شعوری ج 1 ص 112). رجوع به اکارس شود.
-
قارچ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) qārč ۱. گیاهی چتریشکل، بدون ریشه و برگ و گل که فقط بدنه دارد و مادۀ کلروفیل در آن وجود ندارد و غالباً در جاهای مرطوب و یا در تنۀ درختان میروید. برخی انواع آن خوردنی است.۲. گیاهی بسیار ریز و بدون کلروفیل که روی بعضی از مواد خوراکی...
-
کرس
لغتنامه دهخدا
کرس . [ ک ِ ] (ع اِ) خانه های مردم مجتمع و فراهم آمده ٔ درهم پیوسته . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گروهی از مردم . ج ، اَکراس . جج ، اَکارِس . (منتهی الارب ). جماعت از هرچه باشد. ج ، اکراس . جج ، اکارس ، اکاریس . (از اقرب الموارد). || خانه ای...
-
سماروغ
لغتنامه دهخدا
سماروغ . [ س َ ] (اِ) رستنی باشد که آنرا خایه دیس گویند چه به تخم مرغ می ماند و کلاه دیوان هم خوانند در زمینهای نمناک و دیوارهای حمامهاو صحراها روید. میتوان خورد آنچه در جاهای دیگر بروید بسبب سمیتی که دارد نمی خورند، گویند شیره ٔ آن جلدی بصر دهد و عو...