کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اپیکور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اپیکور
لغتنامه دهخدا
اپیکور. [ اِ ] (اِخ ) رجوع به ابیقورس شود.
-
جستوجو در متن
-
افیغورس
لغتنامه دهخدا
افیغورس . [ اِ رِ ] (اِخ ) ابیقورس . تلفظ عربی اپیکور. رجوع به ابیقورس و اپیکور و تاریخ الحکماء قفطی شود.
-
epicure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیکور، شکم پرست، ادم خوش گذران و عیاش
-
اپیکوریسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: épicurisme] (فلسفه) 'apikurism ۱. اصول حکمت اخلاقی اپیکور که خیر را منحصر به درک لذت درونی و آرامش میدانست.۲. مکتبی که غایت مطلوب زندگی بشر را لذت جسمانی و خوشی میداند. Δ برگرفته از نام اپیکور، فیلسوف یونانی (۳۴۱ ـ ۲۷۰ قبل...
-
اپیکوریسم
فرهنگ فارسی معین
(اِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - مکتب فلسفی منسوب به اپیکور فیلسوف یونانی . 2 - مکتبی که هدف زندگی را درک لذات جسمانی و خوش باشی می داند.
-
اصحاب لذت
لغتنامه دهخدا
اصحاب لذت . [ اَ ب ِ ل َذْ ذَ ] (اِخ ) پیروان اپیکور یا افیغورس یا ابیغورس . قفطی آرد: و اما فرقه ای که نام آنان از آراء ایشان گرفته شده است یعنی آرائی که اصحاب آن در آموختن فلسفه آنها را غرض و هدفی میدانستند که بدان توجه کرده اند، و آن گروه پیروان ا...