کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اپیدمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اپیدمی
/'epidemi/
معنی
۱. (پزشکی) شیوع بیماریای که میتواند افراد بسیاری را همزمان مبتلا کند.
۲. [مجاز] شیوع یک پدیده یا رفتار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بیماریشایع، شیوع، عالمگیر، مسری، همهجاگیر
برابر فارسی
بیماریِ واگیر، فراگیری، همه گیری، همه گیر
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اپیدمی
واژگان مترادف و متضاد
بیماریشایع، شیوع، عالمگیر، مسری، همهجاگیر
-
اپیدمی
فرهنگ واژههای سره
بیماریِ واگیر، فراگیری، همه گیری، همه گیر
-
اپیدمی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: épidémie] 'epidemi ۱. (پزشکی) شیوع بیماریای که میتواند افراد بسیاری را همزمان مبتلا کند.۲. [مجاز] شیوع یک پدیده یا رفتار.
-
اپیدمی
فرهنگ فارسی معین
(اِ دِ) [ فر. ] (اِ.) عارضه یا بیماری عام ، بیماری ای که به عموم مردم سرایت کرده باشد، مسری ، همه گیر (فره ).
-
جستوجو در متن
-
ependyme
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیدمی
-
ophidians
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیدمی ها
-
epideictical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیدمی
-
oppilative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیدمی
-
opinative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیدمی
-
epidemicity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیدمی
-
epsomite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیدمی
-
opifice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیدمی
-
epithetic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیدمی
-
epidemial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپیدمی