کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اپراتور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اپراتور
/'operātor/
معنی
کسی که مسئول کار با دستگاهی مانند تلفن، کامپیوتر، و دستگاه چاپ است.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
کارور، گرداننده
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اپراتور
فرهنگ واژههای سره
کارور، گرداننده
-
اپراتور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: opérateur] 'operātor کسی که مسئول کار با دستگاهی مانند تلفن، کامپیوتر، و دستگاه چاپ است.
-
اپراتور
فرهنگ فارسی معین
(اُ پِ تُ) [ فر. ] (اِ.) شخص متصدی کار کردن با دستگاهی خاص مانند تلفن ، کامپیوتر، چاپ و غیره ، کاروَر. (فره ).
-
جستوجو در متن
-
optive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپراتور
-
panspermatist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پانزده اپراتور
-
camera operator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپراتور دوربین
-
telegraph operator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپراتور تلگراف
-
telephone operator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپراتور تلفن
-
company operator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپراتور شرکت
-
operator gene
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژن اپراتور
-
identity operator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپراتور هویت
-
elevator operator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپراتور آسانسور
-
radio operator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپراتور رادیو
-
تلفنچی
واژگان مترادف و متضاد
متصدی تلفن، اپراتور