کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اِعمال صلح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اعمال سیف
لغتنامه دهخدا
اعمال سیف . [ اَ ل ِ س َ ] (اِخ ) ناحیتی چند است (در اقلیم فارس ) بر کنار دریا همه گرمسیر و بیشتر عرب مقام دارند و آب و هوایش سخت مخالف بود و بعضی از این ولایات بسیف ابی زهیر و بعضی بسیف عماره منسوب است و حاصلشان جز غله و خرما نبود. (نزهة القلوب ج 3 ...
-
اعمال کردن
لغتنامه دهخدا
اعمال کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بکار بستن . بکار انداختن . بکار بردن . عمل کردن .- اعمال نفوذ کردن ؛ نفوذ و قدرت را بکار بستن . از مقام خود در انجام دادن کاری استفاده کردن . اعتبار و شخصیت خود را بکار بردن .
-
اعمال یدی
لغتنامه دهخدا
اعمال یدی . [ اَ ل ِ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کارهای دست . آنچه با دست انجام گیرد.
-
اعمال زور
دیکشنری فارسی به عربی
عمل
-
قابل اعمال
دیکشنری فارسی به عربی
عملي
-
اعمال کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انطبق , مارس
-
إعمال خشونت
دیکشنری فارسی به عربی
إستعمال العنف
-
اعمال شاقه
دیکشنری فارسی به عربی
الأشغال الشاقة
-
sexual coercion
اِعمالفشار جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] اِعمالفشار آشکار یا پنهان برای ایجاد رابطۀ جنسی با وعدۀ پاداش یا تهدید به مجازات
-
threat consequence
پیامد اِعمال تهدید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] برهمزدن امنیت براثر کنشی تهدیدآمیز، شامل افشای اطلاعات و تقلب و ایجاد اختلال و سوءاستفاده
-
تقييم أعمال الدولة
دیکشنری عربی به فارسی
ارزيابي عملکرد دولت
-
اعمال تحریک آمیز
دیکشنری فارسی به عربی
إجراءاتٌ اسْتِفْزازية
-
اعمال تشنج آفرین
دیکشنری فارسی به عربی
إجراءاتٌ اسْتِفْزازية
-
اعمال نفوذ کردن
دیکشنری فارسی به عربی
افرض
-
اعمال و رفتار
فرهنگ گنجواژه
کردار.