کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اِدّخار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اِدّخار
معنی
پس انداز کردن , ذخيره کردن , پشت دست انداختن , اندوختن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اِدّخار
دیکشنری عربی به فارسی
پس انداز کردن , ذخيره کردن , پشت دست انداختن , اندوختن
-
واژههای مشابه
-
ادخار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ‹اذخار› [قدیمی] 'eddexār پسانداز کردن؛ ذخیره کردن؛ اندوختن.
-
ادخار
فرهنگ فارسی معین
(اِ دِّ) [ ع . ] (مص م .) 1 - ذخیره کردن . 2 - برگزیدن .
-
ادخار
لغتنامه دهخدا
ادخار. [ اِ ] (ع مص ) خرد کردن . || خوار گردانیدن .
-
ادخار
لغتنامه دهخدا
ادخار. [ اِدْ دِ ] (ع مص ) اِذّخار.ذخیره کردن . ذخیره نهادن . اندوختن . جمع کردن . یخنی نهادن . انبار کردن . پس انداز کردن . نهان کردن چیزی : حلاوت عاجل او را از کسب خیرات و ادخار حسنات بازدارد. (کلیله و دمنه ). || برگزیدن .
-
واژههای همآوا
-
ادخار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ‹اذخار› [قدیمی] 'eddexār پسانداز کردن؛ ذخیره کردن؛ اندوختن.
-
ادخار
فرهنگ فارسی معین
(اِ دِّ) [ ع . ] (مص م .) 1 - ذخیره کردن . 2 - برگزیدن .
-
ادخار
لغتنامه دهخدا
ادخار. [ اِ ] (ع مص ) خرد کردن . || خوار گردانیدن .
-
ادخار
لغتنامه دهخدا
ادخار. [ اِدْ دِ ] (ع مص ) اِذّخار.ذخیره کردن . ذخیره نهادن . اندوختن . جمع کردن . یخنی نهادن . انبار کردن . پس انداز کردن . نهان کردن چیزی : حلاوت عاجل او را از کسب خیرات و ادخار حسنات بازدارد. (کلیله و دمنه ). || برگزیدن .
-
جستوجو در متن
-
اذخار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'ezzexār = ادخار
-
پشت دست انداختن
دیکشنری فارسی به عربی
اِدّخار
-
پس انداز کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انقذ ، اِدّخار