کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اُفت و رُفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اُفت و رُفت
لهجه و گویش تهرانی
افت ساختمان
-
اُفت و رُفت
فرهنگ گنجواژه
فرسایش.
-
واژههای مشابه
-
آفت
واژگان مترادف و متضاد
آسیب، بلا، بیماری، زیان، صدمه، فتنه، مصیبت
-
افت
واژگان مترادف و متضاد
۱. سقوط، کاستی، کاهش، کمبود، نزول، نقصان ۲. خفت، کسرشان ≠ افزایش
-
آفت
فرهنگ واژههای سره
آسیب، آگفت، گزند
-
آفت
فرهنگ فارسی معین
(فَ) ( اِ.) آسیب ، بلا.
-
افت
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) (ری . اِمص .) 1 - افتادن . 2 - کمی ، نقصان .
-
افت
دیکشنری فارسی به عربی
رکود , سقوط , طاعون
-
افت
واژهنامه آزاد
ضایعات پسماند
-
آفت
واژهنامه آزاد
بلا، آسیب، زیان.
-
اُفت،افت داشتن،افت کردن
لهجه و گویش تهرانی
کسر شأن (است)،کاسته شدن
-
cone of depression
مخروط اُفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرواُفتادگی سطح آب زیرزمینی در اطراف چاه پس از برداشت آب که شکلی مانند مخروط وارونه ایجاد میکند
-
decay distance
مسافت اُفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] فاصلهای که موج اقیانوس پس از تشکیل طی میکند تا به موج مرده تبدیل شود
-
decay
اُفت اولیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] بخش دوم منحنی تغییرات زمانی صدا که نشاندهندۀ کاهش اولیۀ شدت صوت است