کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اُفت شنوایی پس حلزونی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
biodiversity loss
اُفت تنوع زیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کاهش تعداد گونهها و گسترۀ اجتماعات زیستی و گسستگی آنها و نیز کاهش تنوع ژنشناختی
-
inbreeding depression
اُفت خویشآمیختگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] کاهش توانمندی در رشد و بقا و باروری که نتیجۀ یک یا چند نسل خویشآمیزی است
-
deflation
اُفت قیمتها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] تنزل نسبتاً طولانیمدت سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک دورۀ زمانی
-
capillary depression
اُفت مویینهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اُفت کنارههای گنبدی مایع در لوله درصورتیکه دیوارۀ لوله خیس نباشد
-
fluctuation
اُفتوخیز 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک، مهندسی بسپار] انحراف هر کمیت از مقدار میانگین آن که معمولاً بین دو مقدارِ حدی کمینه و بیشینه تغییر میکند
-
rise and fall
افتوخیز 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مجموع ارتفاع سربالاییها با تغییر شیبهای متوالی در یک مسیر مشخص که نهایتاً به تراز اولیه بازمیگردد
-
weight cycling
اُفتوخیز وزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کاهش و افزایش متناوب وزن که عموماً در نتیجۀ رژیمهای غذایی غلط به وجود میآید
-
زمان اُفت پالس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← زمان اُفت تَپ
-
pulse fall time
زمان اُفت تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مدتزمانی که طول میکشد تا تَپ/ پالس از اوج دامنۀ خود، مثلاً نود درصد، به دامنۀ پایینتری، مثلاً ده درصد، تنزل یابد متـ . زمان افت پالس
-
pesticide tolerance level
سطح تحمل آفتکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] حداکثر مقدار مجاز بقایای آفتکُش در مواد غذایی
-
priming of the tides
پیشاُفت کِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] افزایش سرعت وقوع فراکِشَند و فروکِشَند، هنگامی که خورکِشَند قبل از ماهکِشَند ظاهر شود
-
pesticide management plan, PMP
طرح مدیریت آفتکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] طرحی در جهت حفاظت از محیط زیست با استفادۀ صحیح از آفتکُشها
-
افت و خیز
فرهنگ فارسی معین
(اُ تُ) (اِمر.) افتادن و برخاستن ، به آهستگی رفتن و شتافتن .
-
افت و انداز
لغتنامه دهخدا
افت و انداز. [اُ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) عبارت از حرکات خوش آینده کردن است . (آنندراج ) (بهار عجم ) : افت و انداز بتی را بنده ام کز سرینش نشئه ٔ کان میچکد. ملافوقی یزدی (از آنندراج ).زخمها سر از جگر برکرده و من بیخبرافت و انداز نگاه تیغبارش ن...
-
افت و خیز
لغتنامه دهخدا
افت و خیز. [ اُ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) عبارت است از حالت بین بین شتافتن و آهسته رفتن . (آنندراج ) (بهار عجم ). || کنایه از نشیب و فراز و یک قرار نماندن . (آنندراج ) (بهار عجم ) : ببین مدار مه و مهر و بیوفائی گل ز دولتی مشو ایمن که افت و خیز ...