کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اُرسی دوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اُرسی دوز
لهجه و گویش تهرانی
کفاش
-
واژههای مشابه
-
ارسی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به ارس [= روسی]) [روسی. فارسی] 'orosi ۱. مربوط به روسیه.۲. تهیهشده در روسیه؛ روسی.۳. (اسم) نوعی کفش پاشنهدار مردانه یا زنانه.۴. (اسم) نوعی در یا پنجره با شیشههای مشبک رنگی که رو به حیاط باز میشد.
-
ارسی
فرهنگ فارسی معین
(اُ رُ) (اِمر.) 1 - قسمی کفش پاشنه دار. 2 - نوعی در یا پنجرة مشبک که رو به حیاط باز می شود.
-
ارسی
لغتنامه دهخدا
ارسی . [ اَ سا] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از رَسو. استوارتر. ثابت تر.- امثال :ارسی من رصاصة ؛ الرسو الثبوت یریدون به الثقل . (مجمعالأمثال ).
-
ارسی
لغتنامه دهخدا
ارسی . [ اُ رُ ] (ص نسبی ) روسی . اهل روسیه . از روسیه : قند اُرُسی . || (اِ) کفش . پاپوش . چَموش . قسمی کفش پاشنه دار. نوعی از کفش که از چرم دوزند. || قسمی در که عمودی باز شود. قسمی در که گشودن و بستن آن به بربردن و فرودآوردن است برخلاف درهای عادی ک...
-
اُرْسیْ
لهجه و گویش گنابادی
Orsi در گویش گنابادی یعنی کفش چرمی مردانه
-
اُرُسى
لهجه و گویش بختیاری
orosi کفش چرمى.
-
اُرُسی
لهجه و گویش تهرانی
کفش ، یک نوع درهای قدیمی کشوئی.اتاقک بین دو اتاق
-
ارسی
واژهنامه آزاد
محکم و استوار
-
ارسی
واژهنامه آزاد
کفش
-
ارسی شاه
لغتنامه دهخدا
ارسی شاه . [ ] (اِخ ) ملک تاج الدین . ملک معظم نصیرالحق والدین خسرو نیمروز او را به اوق با یکهزار مرد از سوار و پیاده از غور و هراة و اسفزار و نیه و فراه نشانید (در 661 هَ . ق .). (تاریخ سیستان ص 401). و او چون از حرکت ملک الامراء و الکبار ملک علأال...
-
ارسی نس
لغتنامه دهخدا
ارسی نس . [ اُ ن ِ ] (اِخ ) طبق روایت کنت کورث . و ارکسی نس بروایت آریان . فرمانده سپاهیان ایران در زمان داریوش سوم و او نژاد خود را به کوروش بزرگ میرسانید و از اعقاب هفت تن پارسی بود و در جنگ با اسکندر بر دو سردار موسوم به آری ُبَرزن و اُرُبات ریاست...
-
اُرُسى آجدار
لهجه و گویش بختیاری
orosi âjdâr نوعى کفش چرمى [کف آن را کوکهاىبسیار نزدیک به هم با نخ تابیده ضخیم مىزنند بهطورى که قطر تخت کفشحدود سه میلىمتر افزایش مىیابد و بردوام کفش مىافزاید.]
-
راسته ارسی دوزها/ کفاشا
لهجه و گویش تهرانی
بازار کفاشها