کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اَبر سندانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ابر
لغتنامه دهخدا
ابر. [ اُ ب ُ ] (اِخ ) نام آبهائی بنی تمیم را و آن به اُبُر حجاج معروف است .
-
ابر
لغتنامه دهخدا
ابر. [ اُ ب ُ ] (اِخ )نام دهی به سجستان و از آنجاست محمدبن حسین حافظ.
-
ابر
لغتنامه دهخدا
ابر.[ اَ ] (اِ) مه دروا در جو که بیشتر به باران بدل شود. سحاب . سحابه . میغ. غیم . غمام . غمامه . عنان . (دهار). بارقه . مزن . غین . توان . عارض . اسهم : درخش ار نخندد بگاه بهارهمانا نگرید چنین ابر زار. ابوشکور.پوپک دیدم بحوالی سرخس بانگک بربرده به ا...
-
ابر
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: awr طاری: awr طامه ای: avr طرقی: avr کشه ای: awr نطنزی: awr
-
ابر
دیکشنری فارسی به عربی
غيمة
-
ابر
واژهنامه آزاد
میغ (عربی).
-
ابر
واژهنامه آزاد
[ اَ ] (اِ) ۱-توده ای نرم و قابل رویت و معمولا بزرگ که از میعان آب های تبخیر شده و یا انجماد آن ها در ارتفاعات بالای جوّ زمین پدید می آید. ۲-چیزی مخلخل و بی نهایت نرم و کم وزن. ۳-(رایانه) نوعی سیستم توزیع شده. معمولا به اینترنت اطلاق می شود.
-
ابر
واژهنامه آزاد
اّبِّر(ab-ber) به معنی پرت کردن چیزی است برای اینکه دیگر قادر به پیدا کردن آن نباشیم . گم کردن با عمل پرت کردن شی به جای دور. به پشت ابر ها انداختن .
-
گل ابر
لغتنامه دهخدا
گل ابر. [ گ ُ ل ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از تکه ٔ ابر. قطعه ٔ ابر. (آنندراج ) (بهار عجم ) (غیاث ) : چرا خرقه پوشی نزیبد به شاه گل ابر زیباست بر دور ماه . ملاطغرا (از آنندراج ).در شفق هر گل ابر آینه خورشید است روی پوشیده و صد جای نمایان ش...
-
cloud layer
لایۀ اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آرایهای از اَبرها با پایههای تقریباً همتراز که لزوماً از یک نوع نیستند
-
cloud symbol
نماد اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هریک از اندیشهنگاشتهای ویژه که معرف مهمترین یا فراوانترین اَبرهاست
-
cloud physics
فیزیک اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دانش مربوط به خواص فیزیکی اَبر و فرایندهایی که درون آن رخ میدهد
-
cloud controller
واپایشگر اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نقطهای برای ورود کاربران و مدیران به اَبر که در آنجا از مدیران دربارۀ منابع پرسوجو میشود و تصمیماتی ترازبالا با زمانبندیهای مشخص گرفته میشود و به اجرا درمیآید
-
cloud nucleus
هستۀ اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ذراتی در جوّ که مرکز تشکیل قطرک یا ذرۀ یخ هستند
-
cloud core
هستۀ اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشی در مرکز دادههای اَبر که مسئول نظارت بر درخواستهای خدماتی کاربر نهایی است