کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اویس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
avys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویس
-
ابوالفتح
لغتنامه دهخدا
ابوالفتح . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) اویس بهادر. رجوع به اویس ... شود.
-
قرنی
لغتنامه دهخدا
قرنی . [ ق َ رَ ] (اِخ ) اویس . رجوع به اویس قرنی شود.
-
Ovis poli
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اویس پلی
-
Ovis ammon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اویس آمون
-
James Merritt Ives
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جیمز مریت اویس
-
علی ایلکانی
لغتنامه دهخدا
علی ایلکانی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن سلطان اویس ایلکانی (شاهزاده شیخ ...). رجوع به علی (ابن سلطان اویس ...) شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اویس ایلکانی (شاهزاده شیخ ...). رجوع به علی بن سلطان اویس ایلکانی شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] ((اِخ ) (سلطان ...) اویس بن حسن بزرگ بن حسین گورکان . رجوع به احمدبن اویس ... شود.
-
rara avis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رارا آویس، کیمیا، مرغ سعادت، چیز یا فرد نادر
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ایلکانی (ایلخانی ). رجوع به احمدبن اویس ... شود.
-
ابوسرحان
لغتنامه دهخدا
ابوسرحان . [ اَ س ِ ] (ع اِ مرکب ) گرگ . ذئب . اویس . پچکم .
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) (سلطان ...). رجوع به احمدبن اویس ... شود.
-
غیاث الدین
لغتنامه دهخدا
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن اویس . معروف بسلطان احمد و ملقب به غیاث الدین . چهارمین از آل جلایر یا ایلکانیان . رجوع به احمدبن اویس در همین لغت نامه شود.
-
قرن
لغتنامه دهخدا
قرن . [ ق َ رَ ] (اِخ ) ابن رومان بن ناحیةبن مراد. پدر تیره ای است . اویس قرنی از این تیره است . (از منتهی الارب ).