کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اوکو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اوکو
لغتنامه دهخدا
اوکو. (اِ) بوم را گویند و آن پرنده ای است که بنحوست اشتهار دارد. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). بوم و جغد. (ناظم الاطباء). || هر مرغ بدشگون . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
میان تنگ
لغتنامه دهخدا
میان تنگ . [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از بخش اوکو از شهرستان ایلام ، واقع در 3هزارگزی جنوب قلعه دره با 230 تن سکنه . آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
باغ بمید
لغتنامه دهخدا
باغ بمید. [ ب َ ] (اِخ ) نام آبادیی نزدیک سیرجان قدیم . سیرجان قدیم در محل قلعه سنگ بود و بفرمان ایدکو آن شهر خراب و مردمش به باغ بمید که تا قلعه چهار فرسنگ فاصله داشت منتقل شدند. حافظ ابرو مینویسد : اوکو [ ایدکو ] فرمان داد تا قلعه ٔسیرجان را خراب ک...