کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اونیفورم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اونیفورم
معنی
(اُ فُ) [ فر. ] (ص .) 1 - همشکل ، همسان . 2 - لباس متحدالشکل .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
livery, rig, uniform
-
جستوجوی دقیق
-
اونیفورم
فرهنگ فارسی معین
(اُ فُ) [ فر. ] (ص .) 1 - همشکل ، همسان . 2 - لباس متحدالشکل .
-
واژههای مشابه
-
جامه معمولی (در مقایسه با اونیفورم)
دیکشنری فارسی به عربی
ملابس شکلية
-
جستوجو در متن
-
uniforms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لباس، اونیفورم، یک نواخت کردن
-
ملابس شکلية
دیکشنری عربی به فارسی
لباس کندن , جامه معمولي (در مقايسه با اونيفورم)
-
uniform
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لباس فرم، اونیفورم، یک نواخت کردن، یکسان، یک شکل، متحد الشکل، یک نواخت، یک دست، یک ریخت