کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اومانیسم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اومانیسم
/'umānism/
معنی
۱. انساندوستی.
۲. نهضت فکری که هدف آن بالا بردن مقام و حیثیت انسانی است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
humanism
-
جستوجوی دقیق
-
اومانیسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: humanisme] ‹هومانیسم› 'umānism ۱. انساندوستی.۲. نهضت فکری که هدف آن بالا بردن مقام و حیثیت انسانی است.
-
اومانیسم
فرهنگ فارسی معین
( ~. ) [ فر. ] (اِ.) برگرفته از واژة لاتینی هومو ( Homo ) = انسان . انسان گرایی ؛ شامل هر نظام فسلفی یا اخلاقی می شود که آزادی و حیثیت انسان مرکزیت آن را تشکیل می دهند، یونانیان و رومیان قدیم پیرو اومانیسم بودند. این نام به طور اخص به نهضتی گفته می...
-
جستوجو در متن
-
اومانیست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت، اسم) [فرانسوی: humaniste] 'umānist ۱. انسانگرا.۲. پیرو مکتب اومانیسم.
-
اومانیست
فرهنگ فارسی معین
(اُ نِ) [ فر. ] (ص .) پیرو مکتب اومانیسم .
-
رنسانس
لغتنامه دهخدا
رنسانس . [ رُ ن ِ سا ] (فرانسوی ، اِ) احیاء. بازگشت به زندگی . اعاده ٔ حیات . تولد جدید.تجدید حیات . || (اِخ ) اصطلاحاً، بطور خاص دوره ٔ تجدد و جنبشی را گویند که در پایان قرون وسطی و آغاز قرون جدید (قرن 14 - 16 م .) برای احیای ادبیات و علوم و صنایع د...