کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اولی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اولین قسمت
دیکشنری فارسی به عربی
اولي
-
پاراف
دیکشنری فارسی به عربی
اولي
-
مرحله ابتدایی
دیکشنری فارسی به عربی
اولي
-
freshman class
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاس اولی
-
مسبق
دیکشنری عربی به فارسی
اولي , قبلي , از پيش
-
اول
دیکشنری فارسی به عربی
اولا , اولي
-
اغازی
دیکشنری فارسی به عربی
اولي , مبادرة
-
بدوی
دیکشنری فارسی به عربی
اولي , بدوي
-
برنده تمام پولها
دیکشنری فارسی به عربی
جائزة اولي
-
جوایز رویهم انباشته
دیکشنری فارسی به عربی
جائزة اولي
-
اولیه
دیکشنری فارسی به عربی
اولي , تمهيد , جنيني , مبکرا
-
مقدماتی
دیکشنری فارسی به عربی
انتخابات , اولا , اولي , تمهيد
-
اول
لغتنامه دهخدا
اول . [ اُوْ وَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اولی ̍. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ اولی مؤنث اول . (ناظم الاطباء).
-
اولون
لغتنامه دهخدا
اولون . [ اَ ل َ ] (ع اِ) ج ِ اولی ̍. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به اولی شود.
-
اولیات
لغتنامه دهخدا
اولیات . [ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اولی . (منتهی الارب ). رجوع به اولی شود.