کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اولین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اولین
/'avvalin/
معنی
نخستین.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آغازین، نخستین، یکمین
برابر فارسی
نخستین، آغازین
دیکشنری
first, initial, maiden
-
جستوجوی دقیق
-
اولین
واژگان مترادف و متضاد
آغازین، نخستین، یکمین
-
اولین
فرهنگ واژههای سره
نخستین، آغازین
-
اولین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی) [عربی. فارسی] 'avvalin نخستین.
-
اولین
فرهنگ فارسی معین
(اَ وَّ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) نخستین ، پیشین . مق آخرین .
-
اولین
لغتنامه دهخدا
اولین . [ اَوْ وَ ] (ص نسبی ) در تداول فارسی بزیادت یاء و نون مزیدٌ علیه اول است مثل نخست و نخستین و مه و مهین و کمتر و کمترین . (غیاث اللغات ). نخستین . صفت تعیینی عددی به معنی نخستین . (ناظم الاطباء) : اولین شخص گفت با بهرام کای شده دشمن تودشمنکام ...
-
اولین
لغتنامه دهخدا
اولین .[ اَوْ وَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اول در حالت نصبی و جری : ثلة من الاولین . (قرآن 13/56). || قدماء.
-
اولین
دیکشنری فارسی به عربی
اولي
-
واژههای مشابه
-
أَوَّلِينِ
فرهنگ واژگان قرآن
اولينها
-
صبح اولین
لغتنامه دهخدا
صبح اولین . [ ص ُ ح ِ اَوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صبح کاذب . صبح نخست . صبح اول . رجوع به صبح اول شود.
-
primary vein
رگبرگ اولین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] رگبرگ یا رگبرگهای اصلی یک برگ ازلحاظ اندازه
-
first arrival
اولین رسید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اولین نشانک/ سیگنال رسیده از چشمۀ لرزهای متـ . اولین شکن first break
-
first break
اولین شکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← اولین رسید
-
اولین قسمت
دیکشنری فارسی به عربی
اولي
-
اولین ماه سال مسیحی
دیکشنری فارسی به عربی
يناير/کانون الثاني