کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اولکه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اولکه
لغتنامه دهخدا
اولکه . [ اُ ک َ ] (ترکی ، اِ) کشور. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). الکا. رجوع به اولکا شود.
-
جستوجو در متن
-
الکا
لغتنامه دهخدا
الکا. [ اُ ] (مغولی ، اِ) پرگنه و زمین و ملک و وطن . (غیاث اللغات ). ملک و بوم و زمین . (برهان قاطع) (از آنندراج ) (هفت قلزم ) (ناظم الاطباء). ناحیت . الکه . در آذربایجان شوروی امروزه اولکه گویند بمعنی سرزمین و کشور، و واو را تلفظ نکنند.