کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اولویتبندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
multilevel precedence and preemption service, MLPP
اولویتبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که مشترک با استفاده از آن میتواند ارتباط با یک منبع یا منابع مشخص را در اولویت قرار دهد
-
واژههای مشابه
-
اولویت
واژگان مترادف و متضاد
برتری، ترجیح، تفوق، تقدم، رجحان، مزیت
-
اولویت
فرهنگ واژههای سره
برتری، نخستینگ
-
اولویت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: اَولویَّة] 'o[w]laviy[y]at ۱. تفوق؛ رجحان؛ برتری.۲. مقدم بودن؛ پیش از چیزی یا کسی قرار داشتن.
-
اولویت
فرهنگ فارسی معین
(ا ُ لَ یَّ) [ ع . ] (مص جع .) برتری داشتن .
-
اولویت
لغتنامه دهخدا
اولویت . [ اَ ل َ وِی ْ ی َ ] (ع مص جعلی ) تفوق و رجحان . (ناظم الاطباء). برتری و رجحان و تفوق و افضلیت و سبقت و تقدم . (ناظم الاطباء).- اولویت ذاتیه ؛ نزد حکماء بدو معنی اطلاق میشود اول اینکه یکی از دو طرف ممکن نسبت به ذات آن سزاوارتر بوده باشد. و ...
-
اولویت
دیکشنری فارسی به عربی
تفضيل , هيمنة ، أحقِّية ، الأسبقية
-
burning priority rating
اولویتبندی حریق خواسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تعیین ضرورت و زمان حریق خواسته با ارزیابی مواد قابلاشتعال
-
بندی
واژگان مترادف و متضاد
۱. اسیر، بازداشت، دربند، زندانی، محبوس ≠ آزاد ۲. دربند
-
بندی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] bandi گرفتار؛ اسیر؛ زندانی.
-
بندی
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (ص نسب .) 1 - اسیر، گرفتار. 2 - زندانی . ج . بندیان .
-
بندی
لغتنامه دهخدا
بندی . [ ب َ ] (ص نسبی ) اسیر. گرفتار. (آنندراج ) (غیاث ) (فرهنگ فارسی معین ). اسیر و گرفتار. ج ، بندیان . (ناظم الاطباء). اسیر. (ترجمان القرآن ). زندانی . ج ، بندیان . (فرهنگ فارسی معین ). محبوس . مسجون . مغلول : بندیان داشت بی زوار و پناه برد با خو...
-
بندی
لهجه و گویش تهرانی
انگل ،طفیلی
-
قیاس اولویت
لغتنامه دهخدا
قیاس اولویت . [ س ِ اَ / اُو ل َ وی ی َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح فقه ) هرگاه حکم یک موضوع درقوانین موضوعه ذکر شده باشد، و حکم موضوع دیگر ذکر نشده باشد ولی وقتی که این دو موضوع را با هم بسنجیم بنظر میرسد که موضوع مسکوت الحکم نسبت به موضوع مع...