کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اوروت،اوریت،آبروت. پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اوروت،اوریت،آبروت.
لهجه و گویش تهرانی
آبروت،پاک کردن مرغ در آب داغ
-
واژههای مشابه
-
مَرغ اوریت/اوروت شده
لهجه و گویش تهرانی
مرغ پرکنده.
-
اوروت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹اروت، روت، اورود، رود› [قدیمی] 'o(u)rot رت؛ برهنه؛ عریان؛ لخت.〈 اوروت کردن: [قدیمی] پر کندن مرغ کشته.
-
اوروت
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) (ص .) برهنه ، عریان .
-
اوریت کردن
فرهنگ فارسی معین
(اُ رِ. کَ)(مص م .)1 - لخت کردن . 2 - پَر مرغ را کندن .
-
اوروت کردن
لهجه و گویش تهرانی
آب روت .پر کندن مرغ و غیره در آب جوش .