کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گنج باد آورد
فرهنگ فارسی معین
(گَ جِ وَ) (اِمر.) 1 - نامِ لحنی از سی لحن باربد. 2 - نام یکی از گنج های خسرو پرویز.
-
آورد و برد
لغتنامه دهخدا
آورد و برد. [ وَ دُ ب ُ ](ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) عمل پیاپی آوردن و بردن .
-
به دست آورد
دیکشنری فارسی به عربی
أدرَکَ
-
پیروزی به دست آورد
دیکشنری فارسی به عربی
أحرَزَ الإنْتصارَ
-
پیشرفتی به دست آورد
دیکشنری فارسی به عربی
أحرَزَ تَقَدُّما
-
بر سرِ (کسی) آورد
دیکشنری فارسی به عربی
أحَلَّ
-
بر اورد کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حجم
-
کالا ی اب اورد
دیکشنری فارسی به عربی
بقايا طافية
-
پدید اورد آن را
دیکشنری فارسی به عربی
أخْرَجَه إلي النّورِ
-
به اشغال در اورد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَلَّ
-
به وجود آورد
دیکشنری فارسی به عربی
أحدَثَ
-
به حساب آورد
دیکشنری فارسی به عربی
أَخَذَ بالْحُسْبانِ ، اِرتَأي
-
به دست آورد از
دیکشنری فارسی به عربی
استمدّ من
-
را به وجود آورد
دیکشنری فارسی به عربی
أدَّي إلي
-
را پدید آورد
دیکشنری فارسی به عربی
أدَّي إلي