کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اوراق کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اوراق کردن
معنی
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) (عا.) 1 - ورق ورق کردن ، اجزای چیزی را از هم جدا کردن . 2 - با ضربه از پای درآوردن ، ناقص کردن . 3 - روحاً و جسماً ذلیل و ناتوان کردن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
salvage, scrap
-
جستوجوی دقیق
-
اوراق کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) (عا.) 1 - ورق ورق کردن ، اجزای چیزی را از هم جدا کردن . 2 - با ضربه از پای درآوردن ، ناقص کردن . 3 - روحاً و جسماً ذلیل و ناتوان کردن .
-
اوراق کردن
دیکشنری فارسی به عربی
نفاية
-
واژههای مشابه
-
اوراق چی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - تر. ] (ص . اِ.) کسی که اجزای دستگاه یا ماشینی معمولاً فرسوده را از هم باز می کند و قطعة کارآمد آن را جداگانه می فروشد.
-
ذوثلاثة اوراق
لغتنامه دهخدا
ذوثلاثةاوراق . [ ث َ ث َ ت َ اَ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به ذوثلاث ورقات به معنی شبدر شود. طرفیلن ، طریفولیون .
-
ذوخمسة اوراق
لغتنامه دهخدا
ذوخمسة اوراق . [ خ َ س َ ةَ اَ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به ذوخمس اصابع شود. و صاحب اختیارات گوید: ذوخمسة اوراق و ذوخمسة اصابع فنجنکشت است و صاحب جامع سهو کرده است که میگوید فنطافلون غیر پنجنگشت است و در این باب قول صاحب منهاج معتبر است ذوخمسة اقسام و ذوخم...
-
اوراق قرضه
واژهنامه آزاد
وامبَرگ، وامبَرگها.
-
اوراق بهادار
واژهنامه آزاد
برگ های بهادار
-
اوراق فروشی
واژهنامه آزاد
چیزهای که فرسوده شده
-
ship breaker/ shipbreaker
اوراقچی کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فردی که اوراقسازی کشتیهای قدیمی و فرسوده را انجام میدهد
-
جنس اوراق و شکسته
دیکشنری فارسی به عربی
زبالة
-
ماشین الا ت اوراق
دیکشنری فارسی به عربی
نفاية
-
ضبط اسناد و اوراق بایگانی
دیکشنری فارسی به عربی
ارشيف
-
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
دیکشنری فارسی به عربی
اشعاع
-
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
دیکشنری فارسی به عربی
دب