کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اودا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اودا
/'aveddā/
معنی
= ودید
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اودا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اَودّاء، جمعِ وَدید] [قدیمی] 'aveddā = ودید
-
اودا
لغتنامه دهخدا
اودا. [ اَ ] (یونانی اِ) کوه . جبل . (برهان ).
-
واژههای همآوا
-
اودع
لغتنامه دهخدا
اودع . [اَ دَ ] (ع اِ) کلاکموش . (منتهی الارب ) (آنندراج ). موش صحرایی . || (ص ) حمام اودع ؛ کبوتری که بر چینه دان وی سپیدی باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
odea
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اودا
-
اوداسالیون
لغتنامه دهخدا
اوداسالیون . [ اَ ] (یونانی ، اِ) کرفس کوهی . (ناظم الاطباء). اودا به معنی کوه ، و سالیون کرفس و تخم آنرا فطراسالیون گویند، چه فطرا به معنی مطلق تخم است . (برهان ) (هفت قلزم ) (آنندراج ).