کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اوج نما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
orgasmic disorders
اختلالات اوجکامش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] هریک از اختلالات مربوط به میل جنسی یا تغییرات روانکاراندامشناختی در چرخۀ پاسخ جنسی که سبب فشار روانی منفی و مشکلات فردی میشود
-
apsidal motion
حرکت اوج و حضیض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] چرخش خط اوج و حضیض در مدار بیضوی جِرمی به دور جِرم دیگر که براثر اختلالات گرانشی یک یا چند جِرم آسمانی دیگر در نزدیک آن دو رخ میدهد
-
peak hours
زمان اوج 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] ساعاتی که در آنها میزان رفتوآمد وسایل نقلیه به حداکثر برسد
-
prime time, peak time, class A time
زمان اوج 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] پرمخاطبترین ساعات برنامههای تلویزیونی یا رادیویی
-
climbing cruise, climb cruise
پایاسیر اوجگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پایاسیری که در آن بین سرعت و بُرد هواپیما چنان سازگاری به وجود آید که بازده پرواز هواپیما بیش از پایاسیر در ارتفاع ثابت باشد
-
anorgasmia
بیاوجکامشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ناتوانی در رسیدن به اوجکامش حتی پس از تحریک کامل جنسی که سبب افسردگی میشود
-
apsidal line, line of apsides, apse line
خط اوج و حضیض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] خطی فرضی که از نقطۀ اوج و حضیض در مدار بیضوی جِرمی به دور جِرم دیگر میگذرد
-
peak-hour factor, peak-hour conversion factor
ضریب ساعت اوج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نسبت حجم تردد در ساعت اوج به حداکثر شدت جریان در طول یک دورۀ انتخابی، معمولاً 15 دقیقه، در ساعت اوج
-
edaphic climax
اوج خاکزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پوشش گیاهی کاملی که براثر شرایط ویژۀ خاک به وجود میآید
-
peak height gain velocity
اوج سرعت رشد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] سریعترین میزان رشد در دورۀ جهش رشد
-
peak plasma concentration, Cmax, peak plasma drug concentratio
اوج غلظت خونابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] بالاترین حد غلظت دارو در خوناب معمولاً پس از چند بار مصرف دارو متـ . قلۀ غلظت خونابی
-
odynorgasmia, painful ejaculation
اوجکامش دردناک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] نشانگان جسمی با علامت احساس درد یا سوزش در پیشابراه یا دیوارۀ زهراه در حین انزال یا پس از آن
-
topographic climax
اوج ناهمواریزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پوشش گیاهی کاملی که در نتیجۀ وضعیت ناهمواری پدید میآید
-
apsis, apse
اوج یا حضیض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] نقاطی در مدار بیضوی جِرمی به دور جِرم دیگر، هنگامی که آن دو در دورترین یا نزدیکترین فاصله نسبت به هم باشند
-
به اوج رسیدن
دیکشنری فارسی به عربی
تتوج