کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اوباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اوباد
لغتنامه دهخدا
اوباد. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ وَبَد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وبد شود.
-
جستوجو در متن
-
aubade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آوباد
-
صلی اﷲ علیه
لغتنامه دهخدا
صلی اﷲ علیه . [ ص َل ْ لَل ْ لا هَُ ع َ ل َی ْه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) درودی است پیمبران و خاصه پیمبر اسلام را. رحمت خدا بر اوباد! درود خدا بر او. رجوع به صلوات اﷲ علیه شود.
-
ولی عهد
لغتنامه دهخدا
ولی عهد. [ وَ لی ی ِ ع َ / وَ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ولیعهد. متصرف و حاکم وقت . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نگهبان عهد. || ولیعهد. کسی که پادشاه او را به جانشینی خود معین کرده است . کسی که شاه او را جانشین خود گرداند پس از مرگ خود. وارث پادشاه...
-
اهل بیت
لغتنامه دهخدا
اهل بیت . [ اَ ل ِ ب َ / ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کسان خانه و ساکنان آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). کسان خانه . مردم خانه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : یک نفس را فدای اهل بیتی باید کرد. (کلیله و دمنه ). و کدام خدمت در موازنه ٔ آ...