کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اوباء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اوباء
لغتنامه دهخدا
اوباء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ وباء. (دهار) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به و باء شود.
-
جستوجو در متن
-
وباء
لغتنامه دهخدا
وباء. [ وَ ب َءْ ] (ع مص ) بیماری ناک گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِ) بیماری عام و مرگامرگی طاعون . ج ، اوباء. (ناظم الاطباء). رجوع به وبا شود.
-
وبا
لغتنامه دهخدا
وبا. [ وَ ] (ع اِ) بیماری عام که آن را مرگامرگی گویند. (دهار) (صراح ) (کشاف اصطلاحات الفنون ). مرگ عام که به سبب فساد هوا به هم رسد. (آنندراج ). پزشکان گفته اند: وبا تباهی باشد که عارض جوهر هوا گردد و آن یا به واسطه ٔ عوارض آسمانی است و یا بر اثر حوا...