کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
upyoke
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی کشید
-
ginghamed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی کشیدم
-
lithophany
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی کشیدم
-
aking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی کشید
-
alligatored
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی کشیدگی
-
aahing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی زدن
-
acheilary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی کشیدم
-
paty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی کشید
-
awny
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی کشیدم
-
achy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی کشیدم، دردناک، درداور
-
ailanthuses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی کشنده، عرعر
-
sighing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی کشید، اه حسرت کشیدن، اه کشیدن، افسوس خوردن
-
sighed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهی کشید، اه حسرت کشیدن، اه کشیدن، افسوس خوردن
-
سپنج گاه
لغتنامه دهخدا
سپنج گاه . [ س ِ پ َ ] (اِ مرکب ) چراگاه : می گشت بهر سپنج گاهی مونس نه بجز دریغ و آهی .نظامی .
-
اواه
لغتنامه دهخدا
اواه . [ اَ وْ وا ] (اِخ ) لقب حضرت ابراهیم خلیل : باد آهی کابر اشک چشم راندمر خلیلی را بدان اواه خواند.مولوی .